ارزش معماری {برابر} تأثیری است که بر انسانها میگذارد. حالا، اگر با بیان چیزهای مختلف {در یک اثر}، چه چیزهای متناقض و چه چیزهای گیجکننده، تأثیر خود را هدر دهید، آنگاه معماری قدرتش را از دست میدهد. همچنین، من فکر میکنم باید {ایدهی خود را در معماری} به شکلی اغراقشده بیان کنید. در بازگشت به کارهایی که به پایان رساندهایم، وقتی آن را از دریچه نگاه سرد روز میبینم، {به این نتیجه میرسم که} برخی از کارها ایدههای بسیار خوبی بودند، اما به اندازهی کافی با قدرت بیان نشده بودند یا از طریق یک عالمه ایدهی دیگر هدر رفته بودند. حالا، چطور میشود آن را اصلاح کرد؟
پیش از هر چیز، روز به روز بیشتر احساس میکنم که ایدهی شما باید به اندازهی کافی قدرتمند باشد. باید به اندازهی کافی خوب باشد. سپس، شما باید همهی تخممرغهایتان را در یک سبد -یعنی در همان یک ایده- قرار دهید. همهچیز در یک بنا باید واقعاً آن ایده را حمایت کند، چرا که عطف به آن تأثیری که بحثش بود، مردم واقعاً نگاه نمیکنند. بیشتر مردم کورند.
اگر در معماری خیلی لطیف {و در لفافه} بیان کنید، {یعنی مثلاً در طراحی} اگر از یک اتاق متناسب {و فکرشده} به سراغ اتاق متناسب دیگر و سپس به اتاق متناسب سوم بروید و به خوبی و زیبایی رابطهی بین هر کدام از این اتاقها را طرحریزی کنید، مردم واردشان میشوند و از آنها عبور میکنند و هیچگاه متوجه تفاوت نمیشوند.
ما در مورد چیزهای دیگر، کم و بیش، مردمی متمدن هستیم، اما وقتی به درک ارزش معماری میرسد، طایفهای از بربرها هستیم. به نظر من برای این که ارزش معماریات را بفهمند، به تأثیری قدرتمند نیازمندی. اما این همهی ماجرا نیست؛ شما برای این که ایده را منتقل کنید به تأثیر قدرتمند نیاز دارید. (در گفتوگو با John Peter، منتشر شده در کتاب The Oral History Of Modern Architecture در سال ۱۹۹۴)