دسته‌ها
تادائو آندو

تادائو آندو: چیزی با عنوان خلق از هیچ وجود ندارد

هر مکان شخصیت و زمینهٔ خاص خود را دارد. به نظر من پانتئون در رم یک نمونه از هارمونی کامل در معماری است؛ خالص‌ترین فرم‌های هندسی و نور طبیعی فضا را از زندگی اشباع می‌کند. فکر می‌کنم که این {نوع از هماهنگی} هارمونی اعلا میان طبیعت و معماری است. مرکز پمپیدو در پاریس به منزلهٔ نمونه‌ای از هارمونی میان جدید و قدیم به ذهن متبادر می‌شود.

برای {خلق} یک معماری جدید، طبیعی است که با ایجاد یک گفت‌وگو با محیطِ موجود شروع کنیم. مکانی که قرار است یک بنا در آن ساخته شود تاریخی دارد که توسط پیشینیان آن اشباع شده است. به نظر من چیزی با عنوان خلق از هیچ وجود ندارد. با این حال، هدفِ گفت‌وگو با محیط موجود لزوماً ایجاد هارمونی نیست. من سعی می‌کنم زمینهٔ موجود را بپذیرم، اما در عین حال علاقه‌مند به ایجاد دیالوگ‌های چالش‌برانگیز از طریق قرار دادن یک ابژه‌ی بیگانه برای ایجاد اصطکاک {با محیط موجود} هستم؛ این کار زمینه‌ای جدید را شکل می‌دهد. (در گفت‌وگو با Emma Robertson، منتشر شده در وب‌سایت The Talks، سال ۲۰۲۱)

دسته‌ها
کوین روچ

کوین روچ: معماری میس نوعی از معماری کلاسیک است

من {در جوانی} بسیار مشتاق بودم که زیر نظر میس تحصیل کنم. {…} راجع به او در آرکیتکچرال ریویو خوانده بودم و او را به منزلهٔ کسی می‌شناختم که واقعا می‌داند دارد چه می‌کند. {…} او دربارهٔ دیدگاهی که داشت بسیار جدی و بی‌تعارف بود. این ویژگی او بسیار آموزنده بود. از یک لحاظ، دیدگاه او ریشه در کلاسیسیسم داشت. من این را می‌فهمیدم چون که معماری را به شکل کلاسیک آموخته بودم. معماری میس به شیوهٔ خودش نوعی از معماری کلاسیک است. {…}

معماری او کاری به مردم نداشت. همانطور که معماری کلاسیک کاری به مردم ندارد. این نوع معماری برای تجلیل از چیز دیگری است و موضوعش بزرگداشت مردم نیست. مثل باوهاوس این نوع معماری هندسهٔ محض است. این معماری در پی خلق حس اجتماعی نیست و نمی‌خواهد کشف کند چگونه می‌توان زندگی یک شخص را غنی‌تر کرد. (در گفتگو با Vladimir Belogolovsky منتشر شده در وب‌سایت archdaily، سال ۲۰۱۹)