دسته‌ها
ایان ریچی

ایان ریچی: طبیعت زیباست، چون پیش‌بینی‌ناپذیر است

طبیعت پیش‌بینی‌ناپذیر است؛ درحالی‌که ما وقت خود را صرف طراحی پیش‌بینی‌پذیر می‌کنیم تا با پیش‌بینی‌ناپذیری مقابله کنیم. ما باید رفتار سازه را پیش‌بینی کنیم، حرکت هوا در ساختمان را پیش‌بینی کنیم و بازتاب‌هایی که از موارد اول و دوم در ساختمان دریافت می‌کنیم همراه با نور یا صدا پیش‌بینی کنیم. اما همزمان با انجام این کار و با هر قدمی که به سوی پیش‌بینی‌پذیری برمی‌داریم ناچاریم زیبایی را طراحی کنیم. بنابراین، باید زیبایی‌شناسی‌ای متناسب با زمانهٔ خود را ابداع کنیم تا بتوانیم بگوییم «این زیباست».

زیبایی در حقیقت غیر خطی است. به همین دلیل ما دوست داریم که یک شعلهٔ آتش یا تلألؤ نور بر روی آب روی دریا یا رودخانه را تماشا کنیم؛ زیرا نمی‌توانیم آنچه پیش خواهد آمد را پیش‌گویی کنیم. و این همان زیبایی طبیعت است. ما احتمالاً در صد سال آینده قدرت محاسباتی‌ای برای محاسبهٔ تک‌تک دانه‌های برفی که از آسمان در جایی از کرهٔ زمین سقوط می‌کند خواهیم داشت؛ اما چنین کاری نخواهیم کرد، چرا که این کار فایده‌ای ندارد. جادوی طبیعت -پیش‌بینی‌ناپذیری- همان زیبایی است. این گفتهٔ مشهور که «زیبایی در نگاه بیننده است» فقط برای چیزهای انسان‌ساخت کاربرد دارد. (در گفتگو با Petra Eckhard، منتشر شده در وب‌سایت دانشکدهٔ معماری دانشگاه گراتس، سال ۲۰۱۹)

دسته‌ها
اولافور الیاسان

اولافور الیاسان: استعداد هنرمند را باید در توفیق او در ترجمهٔ ایده به کنش هنرمندانه جستجو کرد

به نظر من استعداد یک هنرمند خیلی وقت‌ها و به شکلی شگفت‌آور ربطی به پاسخ این پرسش ندارد که «ایده چه بوده و چه اثر هنری‌ای از آن بیرون آمده؟»، بلکه در بیشتر مواقع استعداد هنرمند را باید در توفیق او در ترجمهٔ یک ایده به یک کنش هنرمندانه جستجو کرد. خیلی وقت‌ها داشتن یک ایده با به‌سرانجام‌رساندن یک کار اشتباه گرفته می‌شود، اما من تصور می‌کنم که فلسفهٔ وجود کارگاه هنری این است که فاصلهٔ میان ایده تا اثر هنری را پر کند. اگر شما بتوانید جسمی به یک ایده بدهید، منظورم فقط یک جسم ساختاری نیست بلکه جسمی با خون و هوا و فضا در آن، آنگاه است که من فکر می‌کنم شما وارد یک فرآیند بسیار جذاب شده‌اید. (در گفتگوی منتشر شده در وب‌سایت The Talk، سال ۲۰۱۵)

دسته‌ها
موشه سفدی

موشه سفدی: باید چارچوبی باشد که نشان دهد چگونه بناهای بلندمرتبه را چون بلوک‌های شهری بسازیم

چیزی که امروزه وجود ندارد چارچوبی مفهومی است که {نشان دهد} چگونه بناهای بلندمرتبه مسکونی و اداری را چون بلوک‌هایی شهری بسازیم و قلمروهای عمومی پدید آوریم. چه ساختمان کاملاً مسکونی باشد یا چندمنظوره، چنین مشکلی وجود دارد. مثلاً روشی که در چین استفاده می‌شود این است که نیم‌دوجین برج، بعضی مسکونی، بعضی اداری، روی ساختمان شش یا هفت طبقه تجاری ساخته می‌شود. برج‌های چندمنظوره فایده‌های بسیاری دارد. بنای مسکونی نور، هوا و منظره می‌خواهد و ساختمان اداری هم البته نیازمند نور است اما به امکانات مشابه ساختمان مسکونی نیاز ندارد. وقتی این دو را با هم در یک پروژهٔ واحد ترکیب کنیم (همانطور که من در چانگ‌کینگ کردم)، می‌توانیم چیزها را به بهترین و سودمندترین حالت ممکن جاگذاری کنیم. (در گفتگو با Debika Ray منتشر شده در مجلهٔ ICON، سال 2014)

دسته‌ها
چارلز کورئا

چارلز کورئا: معماری مجسمه‌ای است با بازشوهایی برای نور و هوا

معماری یک هنرِ قابل استفاده است. مثل مجسمه‌ای است با در و پنجره، بازشوهایی برای نور و هوا، مجسمه‌ای که توسط انسان‌ها {برای زندگی} استفاده می‌شود. و این بازشوها از ویژگی‌های مجسمه نه‌تنها نمی‌کاهد بلکه مکمل آن است. خلاصه‌اش اینکه معماری مجسمه‌ای است با نشانه‌هایی از تصرف توسط انسان‌ها. اما شاید دقیقا همین قابل استفاده بودنش است که آن را از مد افتاده می‌کند. هنری مور مجسمه‌ساز فوق‌العاده‌ای است که هیچ چیز کاربردی‌ای نساخته. برعکس ایسامو نوگوچی که او هم مجسمه‌ساز بسیار خوبی است چیزهای قابل استفاده‌ای مانند میز طراحی کرده‌است که باعث شده در بستر جامعه مدرن غربی از اهمیت هنری‌اش بکاهد. این شگفت‌آور نیست؟ آیا فراموش کرده‌ایم که به‌نه‌ونتو چلینی، یکی از بزرگ‌ترین هنرمندان رنسانس، در ابتدا یک صنعت‌گر بوده‌است؟ خدا را شکر که در هند کلمه‌ای که برای هنرمند استفاده می‌شود با کلمه‌ای که برای صنعت‌گر به کار می‌رود یکی است! (در گفتگو با Rob Wilson، منتشر شده در مجله Uncube، سال ۲۰۱۳)