دسته‌ها
الخاندرو آراونا

الخاندرو آراونا: ما پیش از این که به سراغ پاسخ برویم، کارمان را با طراحی پرسش آغاز می‌کنیم

ساختمان‌های ما باید {به درستی} کار کنند. باید در چارچوب بودجه بگنجند، باید هدفی را برآورده کنند. ما کارمان را با فهم همهٔ تهدیدها شروع می‌کنیم؛ {تهدیدهایی همچون} قوانین، محیط، چارچوب زمانی، ساخت‌مایه‌ها، انتظارات.

ما پیش از این که به سراغ پاسخ برویم، کارمان را با طراحی پرسش آغاز می‌کنیم. این {رویکرد} به طور عمده تلاشی برای فهم نیروهای دست‌اندرکار {در یک پروژه} است. (در گفت‌وگو با Rocky Casale، منتشر شده در وب‌سایت مجلهٔ Surface، سال ۲۰۱۶)

دسته‌ها
چارلز مور

چارلز مور: معماران جزو آن دسته از آدم‌ها هستند که ایده‌هایشان هیچ معنایی ندارد، مگر این که آن چیز را که مظهر ایده‌هایشان باشد بسازند

من در کنفرانس‌ها و ملاقات‌های بی‌شماری شرکت کرده‌ام. یکی را به یاد می‌آورم که معماران و سازندگان یک طرف یک میز بزرگ نشسته بودند و جامعه‌شناسان و فراروان‌پزشکان در طرف دیگر آن میز. قرار بود معماران و سازندگان به دنبال پاسخ {پرسش‌هایشان} از طرف دانشگاهیان باشند. معماران نمی‌دانستند که چه سوالی بپرسند و دانشگاهیان هم قطعاً نمی‌دانستند چه پاسخی بدهند به پرسش‌هایی که پرسیده نشده است.

میان رویکردهای حرفه‌مندان {حوزهٔ معماری} و رویکردهای اهالی دانشگاه شکاف بسیار عمیق‌تری وجود دارد از آنچه که مدارس معماری دوست دارند بپذیرند.

{…} معماران جزو آن دسته از آدم‌ها هستند که ایده‌هایشان هیچ معنایی ندارد، مگر این که آن چیز را {که مظهر ایده‌هایشان باشد} بسازند. معمار در این {حوزه} وارد شده تا باعث شود اتفاقی بیفتد و این اتفاق معمولاً یک جور سازهٔ فیزیکی است.

در جایگاه مقابل معمار، جامعه‌شناس قرار دارد که هرچقدر نظریه‌اش محض‌تر باشد بهتر است و هرچه نظریه‌اش آمیخته به واقعیت باشد، بدتر. برای جامعه‌شناسان سخت است که بی‌طاقتی معمار در برابر بی‌عملی را درک کنند. (در گفت‌وگو با John w. Cook و Heinrich Klotz، منتشر شده در کتاب Conversation with architects در سال ۱۹۷۳)

دسته‌ها
دیوید روی

دیوید روی: معماری پاسخ‌‌ شخصی معماران به جهان است

معماری خیلی به ساختمان‌ها مربوط نمی‌شود، هرچند ساختمان‌ها بخش نسبتا بزرگی از آن هستند. من فکر می‌کنم معماری بیش از هر چیز، پاسخ‌‌هایی شخصی به جهان است؛ تصمیم‌هایی که بعدها منجر می‌شوند به اینکه یک ساختمان یا چیزهای دیگری که معماران می‌سازند، ساخته شوند. اینها توسط ایده‌ها به پیش برده می‌شوند؛ ایده‌هایی که در پاسخ به این پرسش شکل می‌گیرند که چه چیز در دنیا ممکن است؟ یا ما دوست داریم چه چیزهایی در دنیا ممکن باشند؟ بنابراین فکر می‌کنم این تمایز که به شکل سنتی تعریف شده، تمایز خوبی است اینکه معماری، ساخت صرف یا ساختمان صرف نیست. درباره چیزی بیش از اینهاست. ایده‌هایی در آن وجود دارد. بیشتر این ایده‌ها که موجب تمایز آن از ساختمان می‌شوند، ایده‌هایی درباره دنیا هستند؛ دنیا به مفهوم عمیق آن. بنابراین پاسخ من {به این سوال که معماری چیست؟} پاسخ کاملی نیست، اما فکر می‌کنم تا اندازه‌ای به آنچه من فکر می‌کنم معماری است، پرداخت؛ ایده‌هایی درباره دنیا. (در مصاحبه با Luca De Giorgi در سال 2014، ترجمهٔ پویان روحی و منتشر شده در روزنامهٔ شرق)