دسته‌ها
پزو فون الریچهاوسن گفتگوی کامل

پزو فون الریچهاوسن هنر زندگی را بازتعریف می‌کند

[et_pb_section fb_built=”1″ custom_padding_last_edited=”on|desktop” admin_label=”Section” _builder_version=”3.22″ background_color=”#ffde00″ custom_padding_tablet=”50px|0|50px|0″ custom_padding_phone=”” transparent_background=”off” padding_mobile=”off” make_fullwidth=”off” use_custom_width=”off” width_unit=”on”][et_pb_row padding_mobile=”off” column_padding_mobile=”on” admin_label=”Row” _builder_version=”3.25″ background_size=”initial” background_position=”top_left” background_repeat=”repeat” make_fullwidth=”off” use_custom_width=”off” width_unit=”on”][et_pb_column type=”4_4″ _builder_version=”3.25″ custom_padding=”|||” custom_padding__hover=”|||”][et_pb_post_title meta=”off” admin_label=”Post Title” _builder_version=”4.2.2″ title_font_size=”30px” title_line_height=”1.3em” background_color=”rgba(255,255,255,0)” parallax=”on” parallax_method=”off” text_orientation=”center” parallax_effect=”on” module_bg_color=”rgba(255,255,255,0)” use_border_color=”off” border_color=”#ffffff” border_style=”solid”] [/et_pb_post_title][/et_pb_column][/et_pb_row][/et_pb_section][et_pb_section fb_built=”1″ fullwidth=”on” custom_padding_last_edited=”on|desktop” admin_label=”Section” _builder_version=”3.22″ background_color=”#222222″ custom_padding=”0px|0px|0px|0px” custom_padding_tablet=”50px|0|50px|0″ custom_padding_phone=”” transparent_background=”off” padding_mobile=”off” make_fullwidth=”off” use_custom_width=”off” width_unit=”on”][et_pb_fullwidth_header title=”ترجمهٔ معین زندی” text_orientation=”center” content_max_width=”none” admin_label=”Fullwidth Header” _builder_version=”4.2.2″ title_font_size=”19″ subhead_font_size=”19px” background_color=”rgba(255, 255, 255, 0)” button_one_letter_spacing_hover=”0″ button_two_letter_spacing_hover=”0″ button_one_text_size__hover_enabled=”off” button_two_text_size__hover_enabled=”off” button_one_text_color__hover_enabled=”off” button_two_text_color__hover_enabled=”off” button_one_border_width__hover_enabled=”off” button_two_border_width__hover_enabled=”off” button_one_border_color__hover_enabled=”off” button_two_border_color__hover_enabled=”off” button_one_border_radius__hover_enabled=”off” button_two_border_radius__hover_enabled=”off” button_one_letter_spacing__hover_enabled=”on” button_one_letter_spacing__hover=”0″ button_two_letter_spacing__hover_enabled=”on” button_two_letter_spacing__hover=”0″ button_one_bg_color__hover_enabled=”off” button_two_bg_color__hover_enabled=”off”][/et_pb_fullwidth_header][/et_pb_section][et_pb_section fb_built=”1″ admin_label=”Section” _builder_version=”3.22″][et_pb_row padding_mobile=”off” column_padding_mobile=”on” admin_label=”Row” _builder_version=”3.25″ background_size=”initial” background_position=”top_left” background_repeat=”repeat” custom_padding=”0px||0px|” make_fullwidth=”off” use_custom_width=”off” width_unit=”on”][et_pb_column type=”4_4″ _builder_version=”3.25″ custom_padding=”|||” custom_padding__hover=”|||”][et_pb_text admin_label=”Text” _builder_version=”4.2.2″ text_font=”|600|||||||” background_size=”initial” background_position=”top_left” background_repeat=”repeat” text_orientation=”right” use_border_color=”off” border_color=”#ffffff” border_style=”solid”]

[این مقاله ترجمهٔ گفت‌وگوی مجلهٔ Azure با مائوریسیو پزو و سوفیا فون الریچهاوسن است.]

خودمانی و خودجوش بودن، از جمله فضائل خانوادگی با ارزش مائوریسیو پزو (Mauricio Pezo) و سوفیا فون الریچهاوسن (Sofia von Ellrichshausen) به شمار می‌رود. معماران بین‌المللی آمریکای جنوبی که رویکرد تجربی آنها محدودیت‌های طراحی مسکونی را تحت تأثیر قرار می‌دهد.

یکی از نخستین پروژه‌های پزو فون الریچهاوسن (Pezo von Ellrichshausen) که توجهات گسترده‌ای را جلب کرد پولی‌هاوس [۱] بود که در سال ۲۰۰۵ در خط ساحلی شیلی بنا شد. با فرم مکعبی افراطی و پنجره‌های نامنظم، به صورت خودکار پیام‌آور صدای جدیدی که نه تنها در زمینه‌ی معماری مسکونی، بلکه در خصوص تجربه‌ی زندگی شخصی، حرفی برای گفتن دارد. مائوریسیو پزو و سوفیا فون الریچهاوسن (پزو شیلیایی، فون زاده آرژانتین) استودیوی هنر و معماری خود را در سال ۲۰۰۲ در شهر کنسپسیونِ [۲] شیلی تأسیس کردند و پس از آن یک استودیو خانگی شخصی به شکل یک برج کوچک بر روی پایه ساختند. همانطور که مشخص است، سین‌هاوس [۳] به آنها اجازه می‌دهد تا به راحتی از نقاشی‌های روی بوم به اسکیس‌های پروژه‌ها حرکت کنند، کارهای فیگوراتیو آنها، خبر از خروجی کاربردی آنها می‌دهد.

این زوج، علاوه بر تجربه در زمینه‌ی طراحی مسکونی، المان‌های الهام‌بخش حیرت‌انگیزی [۴] برای دوسالانه‌ها و نمایشگاه‌های جهانی ساختند –سال پیش در میلان، اکو پاویلیون [۵]، عظمت باشکوه پالازو لیتا [۶] را با روکش استیل ضدزنگ تقویت کرد- و همچنین آنها در دانشکده‌ی معماری دانشگاه کرنل [۷] به تدریس هنر و برنامه‌ریزی می‌پردازند. درگفتگوی اخیر در Azure، آنها ایده‌های فسلفی –حتی وجودی- که به کارشان جهت می‌دهد را تشریح می‌کنند.

سوفیا پون الریچهاوسن و مائوریتسیو پزو
به نظر می‌رسد که شما در خلال پروژه‌هایتان – چه تکمیل شده‌ها و چه تکمیل نشده‌ها- از واحدهای مسکونی تک خانوده به عنوان عرصه‌ی آزمایش، هم برای عمل معماری و هم برای کنش زیستن استفاده می‌کنید. آیا شما به طور مؤثر مشتریان خودتان –ساکنین خانه‌ها- را مجبور به تجدید نظر در خصوص دیدگاه‌های خود نسبت به «مسکن» یا «شیوه‌ی زندگی» می‌کنید؟

سوفیا فون الریچهاوسن: حق با شماست، از همان آغاز، معماری مسکونی عنصر اصلی جهت عمل معمارانه ما بوده است. ما همیشه مجذوب این واقعیت بوده‌ایم که یک خانه یا یک محلی برای زندگی، دلالت بر خاستگاه معماری دارد. در حقیقت، یک خانه پاسخی ابتدایی به نیاز اساسی انسان یعنی سرپناه است. با گذشت زمان، این عملکرد اساسی به یک آینه و یک لنز تبدیل شد. یک آینه از آنجایی که خانه توانایی ظاهر ساختن ارزش‌های خاصی را از یک شخصیت فردی تا یک پیوند اجتماعی دارد. و یک لنز به جهت آنکه یک خانه توانایی بزرگنمایی جهان درون و اطراف ما را دارد.

مائوریسیو پزو: برای ما، یک خانه تجسم غایی از شرایط انسانی ما است. این طبیعتاٌ یک مسأله وجودی است، یک مسأله، بدون راه‌حل مشخص. یک خانه هم مرئی است و هم نامرئی، هم راحت است و هم سخت. نقش معماری، آن است که مرز دقیق بین طرح و زمین، شیء و زمینه را تعیین کند. مسکن، یک عالم ذهنی است، مجموعه‌ای از لحظات خصوصی که ما تنها می‌توانیم کمک به چارچوب‌دهی آنها کنیم.

انتظار شما از نحوه‌ی زندگی در خانه‌هایی که می‌سازید چیست؟

م پ: به طور کلی، ما دوست داریم زندگی در خانه‌ها، به صورت طبیعی رخ دهد، در واقع منظور من با درجه‌ای از خودمانی و خودجوش بودن است. حتی اگر به شدت مواظب اندازه‌ها، تناسبات و سلسله مراتب فضاهایی که ارائه می‌دهیم باشیم، ما دوست داریم آن فضاها را به مانند صحنه‌ای خالی دربیاوریم تا یک آیین ویژه و همیشه در حال تغییر در آنها به نمایش درآید. ممکن است برخی حرکات آن صحنه‌ها را پیش‌بینی کنیم، اما همیشه واقعیت زندگی از پیش‌بینی‌های ما پیشی می‌گیرد.

س ف: از یک فاصله‌ی معین، کار ما در واقع بسیار خاص است. هر خانه برای شرایط خاصی تنظیم شده است، نه‌تنها برای یک برنامه از پیش تعیین شده، بلکه برای آب‌وهوا، توپوگرافی، اقتصاد، تکنولوژی و… . از منظری دیگر، ما معتقدیم بین یک شکل از زندگی و یک فرم فضایی، هم رابطه و هم گسست وجود دارد. بنابراین حتی اگر ما سعی کنیم نیازهای کاربردی، ذهنی و احساسی کسی را بیان کنیم، می‌دانیم که همیشه درجه‌ای از نامیزان بودن بین آن نیازها و فرم ساخته شده وجود دارد. خوشبختانه، معماری یک خانه تنها عاملی نیست که کیفیت زندگی را تعیین می‌کند. ممکن است زندگی زیبایی در یک کلبه وحشتناک و یک زندگی سیاه در یک کاخ مجلل اتفاق بیفتد.

پولی‌هاوس در شبه‌جزیره روستایی کولیمو شیلی، که توسط معماران به عنوان یک توده «توخالی» در میان دیوارهای حائل ضخیم توصیف شده است، تحت عنوان یک خانه‌ي تابستانی و نیز یک فضای کاری و گالری هنری خدمت می‌کند. همان قالب‌های چوبی پرداخت نشده که در ساخت ساختمان استفاده شده است، در پوشش فضاهای داخلی نیز به کار رفته است.
پولی‌هاوس یکی از اولین پروژه‌های شما بود که توجه گسترده‌ای را جلب کرد. که هم یک مسکن خصوصی و هم یک فضای کاری هنری بود، و شما متذکر شده بودید که آن بنا باید «هم یادمانی و هم بومی» باشد. این دوگانگی همان چیزی است که برنامه را تحت تأثیر قرار می‌دهد، با فضای صمیمی در هسته‌ی مرکزی خانه و فضاهای خدماتی مانند آشپزخانه و حمام در اطراف. این دوگانگی در طول زمان چگونه کار کرده است؟

س ف: این خانه نه تنها در عملکرد داخلی خود به مثابه یک فضای مبهمِ محصور در یک محیط زمخت، بلکه در عملکرد فرهنگی بیرونی خود، این خاصیت مسأله‌ساز را حفظ کرده است. پس از گذشت بیش از ده سال، این خانه نه‌تنها به مرجعی برای مسیر هنر محلی بلکه برای جامعه در مقیاس بزرگ تبدیل شده است. امروز، حتی اینکه توضیح دهید که این در واقع یک ملک خصوصی است که ساکنان آن نیاز به حفظ فضای حریم خصوصی خود دارند و نمی‌خواهند توسط سلفی‌بازها [۸] مختل شوند، بسیار سخت است.

م پ: من حدس می‌زنم دلیل یادمانی بودن، خیلی به خاطر خود ساختمان نیست، چونکه از نظر ابعادی نسبتاً متوسط است، بلکه به این خاطر است که به نوعی حضور مورب صخره‌ها را نشان می‌دهد (روی آنها قرار می‌گیرد). این چیزی است که ما خیلی سخت می‌توانیم آن –تنش، حتی حس سرگیجه- را از میان عکس و ویدئو توصیف کنیم. به طور ساده، این خانه هم به عنوان یک ذره‌بین و هم به عنوان یک اتاق پژواک کار می‌کند.

شما در بسیاری از خانه‌هایتان، از پولی‌هاوس و فوسک‌هاوس [۹] تا خانه خود شما، از بازشوهایی هم در کالبد بتنی ساختمان و هم در دیوارهای داخلی به مانند روزنه‌هایی برش‌خورده جهت ارائه منظره‌های متعدد و برای اتصال بصری اتاق‌ها استفاده کردید. مفهوم منظره برای شما چیست؟

س ف: بله، ما بازشوها را در چندین پروژه بررسی کرده‌ایم. حداقل دو حالت وجود دارد که ما را مجذوب می‌کند. اولی امکان تحمیل یک سیستم نرم روابط است و بعدی امکان کاهش یکتایی المان‌هایی است که آن سیستم را ایجاد می‌کنند. از زمانی که ما علاقه‌مند به حس کلیت شدیم -ساختمانی که درجه‌ی شدیدی از یکپارچگی را ارائه می‌دهد- ما دوست داشتیم به پنجره به عنوان یک عنصر انتزاعی فکر کنیم، لحظه‌ای از تعامل که امکان تبادل دوجانبه بین خارج و داخل را می‌دهد. به این ترتیب، ما علاقه‌ای به ترسیم نما نداریم، بلکه نما در جانمایی حفره‌ها در مکان‌هایی که ایجاد حس تجربه‌ی فضایی داخلی می‌کند، معنا می‌یابد. نتیجه‌ی خارجی، اگرچه به ظاهر تصادفی است، اما نتیجه‌ی غیر رسمی همان روابط است.

م پ: به علاوه، شکل مربعی بازشوهای تکی می‌تواند در مورد خنثی بودن آنها توضیح دهد. ما ترجیح می‌دهیم که درک کنیم بازشوها موجوداتی خردمند هستند و نباید توجهات را به خودشان، بلکه به دنیایی که پیوند می‌دهند، جلب کنند.

خانه خود شما، سین‌هاوس، به شکل یک برج بر روی یک سکوی ویژه، یگ گونه‌شناسی را وارونه می‌کند: حسی شبیه ساختمان اداری دارد، اما مقیاس بسیار کوچکتر است. چگونه کار کردن و زندگی در طرح‌های قراردادی-چالشی [۱۰] خودتان در ساخت خانه برای مشتری‌ها تاثیر می‌گذارد؟

م پ: فرم ساختمان این واقعیت را تأیید می‌کند که این یک ساختمان جدا افتاده در یک گوشه، دور از مرکز شهر است، از این رو از مقیاس، ناشفافی و فشردگی گریزان است. حتی اگر برج بر روی پایه سعی در جدا کردن عملکردها داشته باشد -و دسترسی‌ها و گردش عمودی را تکثیر کند- فرم دوگانه باعث هم‌پوشانی بین کار و زندگی می‌شود. در واقع، در مورد ما، جدایی بین کار و استراحت اتفاق نمی‌افتد؛ عمل ما بیان‌کننده‌ی آن است. ما دوست داریم از نقاشی به ترسیم، از مجسمه‌سازی به نویسندگی، از باغبانی به مطالعه بپریم. هر فعالیتی، گستره‌ای از عمل هنری ما است. تنها وجه تمایز توسط طبقات عمودی ارائه می‌شود: روابط خانگی به کف، پایین‌تر به سمت زمین، و روابط استودیویی به آسمان، به نوعی بالای سقف خانه‌های دیگر شناور است، منتقل می‌شود. این تمایز همچنین توسط دیوارهای سفید و کف چوبی خانه در تضاد با دیوار های خاکستری و بتن جلایافته‌ی استودیو برجسته می‌شود.

تصویر چپ: فضای داخلی سین‌هاوس، ارتباط جذابیت دوگانه را با منظره‌های کادربندی شده، هم در داخل و هم خارج برقرار می‌کند. تصویر راست: یک برج پنج طبقه که بر روی یک سکوی ویژه قرار دارد، سین‌هاوس به عنوان هم خانه و هم استودیو به هنرمند-معماران مائوریسیو پزو و سوفیا فون الریچهاوسن خدمت می‌کند.
همانطور که اشاره کردید، ساخت هنر بخش اصلی از زندگی و کار شماست. برخی اوقات نقاشی‌هایتان به خودی خود، بیانی هنری هستند، اما آنها همچنین به شما اجازه می‌دهند تا ایده‌های مقیاس و بافت که گویای کارهای ساخته شده‌ی شما هستند را بیان کنید. یکی از طرح‌های شما، ساختمان اینس [۱۱] در کنسپسین، در چندین نقاشی به تصویر کشیده شده است و فرم‌های تکرارشونده‌ای که شما بررسی کرده‌اید را احضار کرده است، مخصوصاّ گشودن سطوح با برش‌های مربع و دایره همانند کارهای گوردون ماتا کلارک [۱۲]. چگونه این نقاشی‌ها را ایجاد می‌کنید و چگونه در کار شما ادغام می‌شوند؟

س ف: ما به همان اندازه‌ی ترسیم و نگارش، نقاشی می‌کنیم. انتقال از یک زمینه به زمینه‌ی دیگر از همان ابتدا بوده است، تقریباً مانند تحقیقات مداوم در خصوص راه‌های ممکنی که ما می‌توانیم به وسیله‌ی آنها دنیایی که در آن زندگی می‌کنیم را مشاهده کنیم و بخوانیم -و نهایتاً درک کنیم-. برخی از نقاشی‌ها به طور مستقیم اشاره به ساختمان‌هایی دارند که ما در حال توسعه هستیم، بنابراین آنها تبدیل به یک ابزار ارتباطی داخلی می‌شوند، وسیله‌ای تا در کیفیت‌های معینی به توافق برسیم. برخی از نقاشی‌های دیگر نیز معمارانه هستند، اما بدون ارتباط با یک واقعیت متجسد؛ آنها واقعیت‌ها را اختراع می‌کنند تا به ما در شتاب دادن -یا پیش‌بینی کردن- واقعیت‌های بالقوه کمک کنند. نقاشی‌های دیگری نیز هستند که به معماری اشاره‌ای ندارند، بلکه به ژانرهای سنتی‌تر، مانند طبیعت بی‌جان [۱۳]، منظره یا پرتره اشاره می‌کنند.

نقاشی توسط پزوفون الریچهاوسن، که در آثارشان روی بوم همکاری می‌کنند.

م پ: در همه‌ی موارد، ما با همدیگر بر روی یک بوم یا کاغذ نقاشی می‌کنیم. این طبیعتاً یک مسأله‌ی وجودی دیگر است، به دلیل اینکه آن سطح انتزاعی تبدیل به یک زمینه‌ی دراماتیک از رفتار می‌شود، به ناچار پر از استدلال‌های سوبژکتیو، احساسات و باورهای ما می‌شود. وقتی این امر وارد بازنمایی معمارانه می‌شود، کنش نقاشی تبدیل به نوعی از تعلل در پروسه فکری ما می‌شود. برخلاف تولیدات دیجیتالی کارآمد و بسیار دقیق امروز، ما ترجیح می‌دهیم آهسته باشیم و زمان زیادی را برای ایجاد یک تصویر صرف کنیم. در طول مسیر، ما معتقدیم، که به خودمان فرصت اندیشیدن، واکنش دادن و حرکت با واقعیت خود آن می‌دهیم. نقاشی‌ها و ساختمان‌ها هردو واقعیت‌های تشدیدی هستند.

همچنین پروژه‌ی شما برای دوسالانه‌ی معماری شیکاگو ۲۰۱۷، که پژوهش در خصوص فرم‌ها [۱۴] – یا قالب‌های تکرار شونده- را با آبرنگ بیان می‌کند. می‌توانید در خصوص منظورتان از «قالب‌ها» در زمینه‌ی معماری‌تان توضیح دهید؟ و اینکه چگونه برنامه در داخل این قالب‌ها عمل می‌کند؟

م پ: ما مفهوم قالب را به منزله‌ی یک بدیل برای مفهوم فرم توسعه دادیم. این یک ابزار شخصی است، شاید وسیله‌ای برای شیوه‌ی تولید معماری ما باشد. از دیدگاه ما قالب یک فرم کلی و همچنین شکل اجمالی ساختمان است، نه پیکره‌ی آن بلکه جهت‌گیری فرمی آن است. در اصطلاح معمارانه، یک تمایز آشکار بین یک برج، یک سطح یا یک بلوک وجود دارد. هر کدام گستره‌ی فضایی خاصی، در این مورد عمودی، افقی یا مرکزی را معین می‌کنند. آن گستره‌ی فضایی که قبل از اندازه یا به نوعی مقیاس می‌آید، اثر مستقیمی در تعریف ساختار فضایی داخلی خود دارد. بنابراین قالب بدون تعیین نسبت خیلی دقیق، زمینه‌ی عمل را تعیین می‌کند. اگر فرم می‌تواند با روش‌های ترکیبی تعریف شود، {در مقابل} قالب تاحدودی غیرترکیبی یا قطعی است.

پزو و فون الریچهاوسن از آبرنگ‌های منحصر بفردی برای شکل‌دهی اینستالیشن دوسالانه شیکاگو در 2017 استفاده کردند.

س ف: زنجیره‌ی نقاشی‌های آبرنگ که ما در دوسالانه شیکاگو ارائه کردیم یکی از ده سری قالب‌ها است. این {نقاشی‌ها} بر اساس یک پیکره T شکل معکوس است، یک پیکره که می‌تواند با پنج بعد تعریف شود. با ضرب هر بعد در سه اندازه مشخص ( کوچک، متوسط، بزرگ)، این پیکره منجر به یک سیستم بسته از ۷۲۹ تنوع منحصربفرد می‌شود. این واقعیت که ما مقدار ابعاد و اندازه‌ها را می‌دانیم، به ما اجازه می‌دهد تا مجموعه‌ی کل را پیش‌بینی کنیم، بنابراین نام این نقاشی‌ها قالب متناهی [۱۶] است. ما پیکره‌های پیچیده‌ی زیادی با ابعاد متعدد که منجر به هزاران تنوع شدند، ایجاد کردیم که تک‌تک آنها را با دست ترسیم یا نقاشی کردیم. در واقع این محصول یک خواست قوی است که به ما اجازه می‌دهد تا مفهوم شخصیت فرمی، یگانگی و محدوده‌ی هویت معمارانه را مورد بررسی قرار دهیم، زیرا نقطه‌ای وجود دارد که تعداد عوامل افزایش می‌یابد و درک تفاوت ژرف به معنای واقعی از بین می‌رود.

فوسک‌هاوس در بعضی عکس‌ها واقعاً شبیه یک نقاشی است. در یک سخنرانی که شما اخیراً در دانشکده دنیلز در دانشگاه تورنتو [۱۷] ارائه کردید، این لایه‌بندی دیدگاه‌های ذهنی را مورد بحث قرار دادید. عکاسی چه نقشی (در صورت وجود) در تفکر شما حول پروژه‌ها بازی می‌کند؟ شما در خصوص انتشار تصاویر پروژه‌هایتان از طریق رسانه‌ها چه احساسی دارید در حالیکه که اغلب تنها روشی است که مردم می‌توانند این پروژه‌های خصوصی را تجربه کنند؟

م پ: ما همیشه به دانشجویان خود می‌گوییم، و همچنین در سخنرانی‌هایمان اظهار داشتیم که عکس‌هایی که نشان می‌دهیم نقش واسطه‌ی تقلیل‌دهنده را در پیچیدگی فضای معماری دارند. یک ساختمان نمی‌تواند با یک دید ثابت، با پرسپکتیو کلاسیک، با یک کلاژ فانتزی یا حتی با یک تصویر متحرک به خوبی ویرایش شده، تجسم شود. هر یک از چنین تصاویری، بعد لحظه‌ای فضای معماری را دچار فرسایش می‌کنند، در حالیکه ساختمان‌ها به طور هم‌زمان در یک نور طبیعی، دما و فصل که همیشه در حال تغییر هستند، اتفاق می‌افتند. هر ارائه‌ای از یک ساختمان چیزی بیشتر از یک لحظه‌ی منجمد از زمان نیست. هر شرحی در مورد یک ساختمان، مانند آنچه ما در یک سخنرانی می‌گوییم، به مانند یک دنباله خطی، تکه‌تکه شده است. اما، گذشته از اهداف تحلیلی، یک ساختمان را نباید به قسمت‌های مجزای آن تقسیم کرد.

س ف: مستندسازی یک ساختمان به یک هدف متفاوت پاسخ می‌دهد. هم اکنون سال‌هاست که ما خودمان از کارهایمان عکاسی می‌کنیم. عمل بازدید از ساختمان درست بعد از اینکه کارگران آنجا را ترک کردند و قبل از ورود ساکنین به آن، یک مراسم نمادین مقدس به شمار می‌رود. ما آن را به مانند یک شکل نوستالژیک از جشن می‌فهمیم. البته، ثبت عکاسانه یک ساختمان، در ادامه، یک مسیر نسبتاً قابل پیش‌بینی را دنبال می‌کند. مسیری که تا جایی که به بحث‌ رشته‌ای {در معماری} کمک کند وارد یا مربوط است. بر خلاف نقاشی یا ادبیات، معماری محدود به یک مکان است. مستندات ساختمان، پس از خودشان، تبدیل به نوع دیگری از حضور می‌شود، نمایشی که از موقعیت فیزیکی خودش فراتر می‌رود.

شما اغلب به لحظه لولایی [۱۸] اشاره می‌کنید -گذر از یک محل به دیگری- که به شرایط متعددی وابسطه است: شما هر دو معمار و نیز زن و شوهر هستید، بنابراین گذر از کار حرفه‌ای به زندگی خصوصی اتفاق می‌افتد. شما هر دو در دانشگاه کرنل تدریس می‌کنید و در شیلی کار می‌کنید، بنابراین گذر بین کار {در دفتر} شخصی و تدریس رخ می‌دهد. شما زمان و کارتان را بین پروژه‌های آمریکای جنوبی و پروژه‌های آمریکای شمالی تقسیم می‌کنید. چگونه این تنش‌ها در معماری شما نقش بازی می‌کند؟

س ف: ما تنش را به روشی مثبت می‌پذیریم. امروز ما بر روی پروژه‌هایی در یونان، استرالیا، کره جنوبی، آلمان و آمریکا کار می‌کنیم. با این حال ما احساس می‌کنیم که عرصه‌های مختلف کنش‌های ما در مسیری یکسان حرکت می‌کند. ما خودمان را می‌بینیم که بارها و بارها ایده‌هایی یکسان از سرمان می‌گذرد و به دنبال اشکال جدیدی برای بیان اهداف نسبتاً مشابه هستیم. همانطور که قبلاً اشاره کردیم، کار هنری ما یک تلاش وجودی است، یعنی یک مسأله‌ی پیچیده، بدون یک راه حل قطعی. هر پروژه‌ای -با موقعیت، اندازه یا برنامه‌ی خودش- یک مسأله‌ی سرگشاده است.

م پ: شاید تنها تمایز ظریف بین یک پروژه‌ی صرفاً هنری و یک پروژه‌ی صرفاً معماری در جهت برداری قرار دارد که نشانگر این تنش است. همیشه دوست داریم درباره آلیس در سرزمین عجایب نوشته‌ی لوئیس کارول فکر کنیم، آن‌جایی‌که ملکه خواستار «اول محکومیت بعد قضاوت»[۱۹] شد. ما معتقدیم که این درس به خوبی در کار ساخت هنر معنی می‌شود، جایی‌که یک محرک مستبدانه راهی به سوی یک حقیقت واقعی پیدا می‌کند. در یک کار معماری، حقیقت واقعی حالت خاصی را تعیین می‌کند، اما نویسنده‌ی حساس، یک هنرمند به معنای وسیع، همیشه یک جمله‌ی شخصی را به وجود می‌آورد.

برای من، متفاوت‌ترین پروژه‌ی شما، آخرینش رودهاوس [۲۰] است. اگرچه به نظر می‌رسد از کاوش شما در مورد دایره‌ها منتج می‌شود، اما همچنین به نظر می‌رسد از نوع جدیدی از پرسپکتیو سرچشمه گرفته است. حتی متریال‌های استفاده شده -فراوانی چوب، به جای بتن تخته‌ای [۲۱]- کاملاً متفاوت به نظر می‌رسد. آیا این خانه یک انحراف برای شما بود یا پالایش ایده‌هایی که مدت‌هاست در حال کاوش آنها هستید؟

س ف: علی‌رغم یکتایی [۲۲] آن، رودهاوس می‌تواند به خانواده‌ای از ایده‌ها مرتبط باشد. پهنای کاربردی، دیوارهای قابل سکونت که ما در پولی‌هاوس یا سولوهاوس [۲۳] توسعه دادیم وجود دارد. اتاق دایره‌ای که ما در پاویلیون وارا [۲۴] (در دوسالانه معماری ونیز ۲۰۱۶) و در ساختمان کوئیل [۲۵] ( یک مرکز فرهنگی بزرگ، در حال ساخت، نزدیک سانتیاگو) توسعه دادیم، وجود دارد. به نظر می‌رسد برش آن حالتی مبتنی بر زمینه است، زیرا این خانه در یک جزیره جنوبی بارانی با فرهنگ بومی قوی از ساخت چوب قرار گرفته است. با این حال فرم آن نتیجه‌ی یک بیان رسمی روشن شماتیک است: تقاطع نیم‌مخروط با نیم استوانه. این امر یک دیوار حجیم در جهت باد غالب و یک حیاط کم عمق، با تراس‌های سایه‌دار عمیق، به سمت محوطه‌ی داخلی، که از باد محافظت می‌کند به وجود می‌آورد.

رودهاوس واقع یک جزیره در شیلی مشهور به نجاری، به طور کامل از چو‌ب‌های محلی ساخته شده است. یک طرف توسط یک برج مستطیل‌شکل، سوراخ شده است و طرف دیگر دارای یک سقف استوانه‌ای است که به سمت حیاط می‌رود.

م پ: فضای داخلی با توجه به همجواری بین دیوارهای داخلی و خارجی، یک انتقال سیال از فشردگی به گستردگی است. خانه به نوعی یک وزنه‌ی تعادل برای چشم‌انداز اطراف می‌شود. یک اتاق خواب رو به شمال برای نور مستقیم, و دیگری رو به جنوب، برای نور آبی غیر مستقیم است. خانه برای یک مرد مجرد است، بنابراین امر انتخاب دلبخواهانه در افقیت آن تعبیه شده است.

به نظر می‌رسد کسی که برای طراحی یک خانه به شما مراجعه می‌کند فردی جسور است. آیا نوع خاصی از مشتری [۲۶] وجود دارد که به دنبال شماست؟

س ف: اولاً ما هرگز با مفهوم «مشتری» برای پروژه‌هایمان برخورد نمی‌کنیم. این مفهوم دلالت بر توافقات سلسله‌مراتبی دارد -خریدار و خدمات- که ما با آن راحت نیستیم. ما ترجیح می‌دهیم بیشتر رابطه‌ای هم‌ترازتر جهت ایجاد حسی غیر از یک موقعیت بخصوص، با این دو بخش در نظر بگیریم. از نظر ما، فرد خاص یا نماینده‌ی یک شرکت یا مؤسسه که برای یک پروژه گماشته شده، بیشتر یک «سفارش‌دهنده» [۲۷] است، کسی که یک واقعیت مربوط به آینده را، سفارش می‌دهد. این امر به سرعت موقعیت‌ها را از رابطه‌ی از بالا به پایین به یک تراز افقی تغییر می‌دهد و بسیاری از افراد در یک راستا قرار می‌گیرند.
م پ:
با گفتن این حرف، ما باید بپذیریم که تنها بخشی از مردم را بدست می‌آوریم که از قبل می‌دانند که ما چه‌کار می‌کنیم. به نظر می‌رسد که کار ما به نوعی از فیلتر طبیعی تبدیل می‌شود. من فکر می‌کنم این امر {به ما} کمک می‌کند، زیرا نمی‌خواهیم زمان را برای متقاعد کردن کسی در مورد نحوه‌ی درک ما از معماری، هنر یا زندگی، تلف کنیم. ما تنها دعوت‌نامه‌هایی برای تصور کردن خانه‌هایی که ما در آنها، احساس زندگی راحتی می‌کنیم، می‌پذیریم. اما این اتفاق تنها یک مسأله‌ی پیشه‌ای، حساسیت یا تجربه نیست؛ بلکه بر یک بعد مسلکی و حتی اخلاقی دلالت دارد.

لوبا هاوس (Loba House) از یک دامنه‌ی کوه بیرون می‌زند، سقف آن باعث گسترش چشم‌انداز و ایجاد یک گذرگاه جسورانه می‌شود.
شما کار خودتان را در کجای سنت معماری مدرن شیلی می‌بینید؟

س ف: به همان طریقی که ما با ارجاعات[۲۸]، استعاره‌ها یا مفاهیم[۲۹] کار نمی‌کنیم، به هیچ سنتی نیز مراجعه نمی‌کنیم. درک ما از مدرنیسم تحت تأثیر عدم اصالت آن قرار گرفته؛ با دانستن اینکه، حتی در بهترین موارد مدرنیسم، آنها رونوشتی از یک رونوشت [۳۰] بودند. برخلاف باراگان در مکزیک یا نیمایر در برزیل، ما در شیلی هیچ پدری برای کشتن نداشتیم. بنابراین طبق توصیه‌های بورخس، احساس می کنیم که هنوز جایی برای «ترجمه‌های بد»[۳۱] وجود دارد و اینکه ما حق داریم که اروپا یا هر فرهنگ باستانی‌ای را بخوانیم بدون اینکه آن را درک کنیم.

 

پانوشت‌ها:

[۱] Poli House

[۲] Concepción

[۳] Cien House

[۴] awe-inspiring

[۵] Echo Pavilion

[۶] Echo Pavilion

[۷] Cornell University’s College

[۸] selfie-seeker

[۹] Fosc House

[۱۰] convention-challenging

[۱۱] Ines Building

[۱۲] Gordon Matta-Clark

[۱۳] still life

[۱۴] form

[۱۵] format

[۱۶] Finite Format

[۱۷] University of Toronto’s Daniels Faculty

[۱۸] hinge moment

[۱۹] Sentence first — verdict afterwards!

[۲۰] Rode House

[۲۱] board-formed concrete

[۲۲] singularity

[۲۳] Solo House

[۲۴] Vara Pavilion

[۲۵] Quil Building

[۲۶] client

[۲۷] customer

[۲۸] references

[۲۹] concepts

[۳۰] copy

[۳۱] bad-translations

[/et_pb_text][/et_pb_column][/et_pb_row][/et_pb_section][et_pb_section fb_built=”1″ disabled_on=”on|on|on” admin_label=”Section” _builder_version=”3.22″ disabled=”on”][et_pb_row padding_mobile=”off” column_padding_mobile=”on” admin_label=”Row” _builder_version=”3.25″ background_size=”initial” background_position=”top_left” background_repeat=”repeat” custom_padding=”0px||0px|” make_fullwidth=”off” use_custom_width=”off” width_unit=”on”][et_pb_column type=”4_4″ _builder_version=”3.25″ custom_padding=”|||” custom_padding__hover=”|||”][et_pb_text admin_label=”Text” _builder_version=”3.27.4″ text_font_size=”11″ text_line_height=”1.1em” background_size=”initial” background_position=”top_left” background_repeat=”repeat” text_orientation=”right” use_border_color=”off” border_color=”#ffffff” border_style=”solid”]

توضیحات:

1- Starchitects

2- Jingdezhen Imperial Kiln Museum

3- Yang Liping Performing Arts Center

4- Dali Museum of Contemporary Art

5- Shou County Culture and Arts Center

6- Shijingshan Cultural Center

7- Digital Beijing

8- Blur Hotel in Beijing

9- OCT Design Museum in Shenzhen

10- La Tourette

11- Ronchamp

12- hutong

[/et_pb_text][/et_pb_column][/et_pb_row][/et_pb_section][et_pb_section fb_built=”1″ admin_label=”Section” _builder_version=”3.22″][et_pb_row padding_mobile=”off” column_padding_mobile=”on” admin_label=”Row” _builder_version=”3.25″ background_size=”initial” background_position=”top_left” background_repeat=”repeat” custom_padding=”0px||0px|” make_fullwidth=”off” use_custom_width=”off” width_unit=”on”][et_pb_column type=”4_4″ _builder_version=”3.25″ custom_padding=”|||” custom_padding__hover=”|||”][et_pb_text admin_label=”Text” _builder_version=”4.2.2″ text_font_size=”17″ background_size=”initial” background_position=”top_left” background_repeat=”repeat” text_orientation=”right” use_border_color=”off” border_color=”#ffffff” border_style=”solid”]

منبع: Azure Magazine

مصاحبه‌کننده: Elizabeth Pagliacolo

مترجم: معین زندی

ویراستار: مصطفی رحیمی

تاریخ انتشار در وب‌سایت گفتار معمار: ۳۰ خرداد ۱۴۰۱

[/et_pb_text][/et_pb_column][/et_pb_row][/et_pb_section][et_pb_section fb_built=”1″ custom_padding_last_edited=”on|desktop” disabled_on=”off|off|off” admin_label=”Section” _builder_version=”3.22″ background_color=”#ffffff” custom_padding=”0px|0px|0px|0px” custom_padding_tablet=”50px|0|50px|0″ custom_padding_phone=”” transparent_background=”off” padding_mobile=”off” make_fullwidth=”off” use_custom_width=”off” width_unit=”on” global_module=”4602″][et_pb_row padding_mobile=”off” column_padding_mobile=”on” _builder_version=”3.25″ background_size=”initial” background_position=”top_left” background_repeat=”repeat” make_fullwidth=”off” use_custom_width=”off” width_unit=”on”][et_pb_column type=”4_4″ _builder_version=”3.25″ custom_padding=”|||” custom_padding__hover=”|||”][et_pb_divider color=”#000000″ _builder_version=”4.2.2″][/et_pb_divider][/et_pb_column][/et_pb_row][/et_pb_section][et_pb_section fb_built=”1″ custom_padding_last_edited=”on|desktop” disabled_on=”on|on|on” admin_label=”Section” _builder_version=”3.22″ background_color=”#ffde00″ custom_padding_tablet=”50px|0|50px|0″ custom_padding_phone=”” transparent_background=”off” padding_mobile=”off” make_fullwidth=”off” use_custom_width=”off” width_unit=”on” disabled=”on”][et_pb_row padding_mobile=”off” column_padding_mobile=”on” admin_label=”Row” _builder_version=”3.25″ background_size=”initial” background_position=”top_left” background_repeat=”repeat” make_fullwidth=”off” use_custom_width=”off” width_unit=”on”][et_pb_column type=”4_4″ _builder_version=”3.25″ custom_padding=”|||” custom_padding__hover=”|||”][et_pb_button button_url=”http://goftaar.ir/?cat=225″ button_text=”فهرست گفتارهای پیتر زومتور” button_alignment=”center” admin_label=”Button” _builder_version=”3.16″ custom_button=”on” button_text_color=”#232f45″ button_border_color=”#232f45″ button_letter_spacing_hover=”0″ button_text_size__hover_enabled=”off” button_one_text_size__hover_enabled=”off” button_two_text_size__hover_enabled=”off” button_text_color__hover_enabled=”off” button_one_text_color__hover_enabled=”off” button_two_text_color__hover_enabled=”off” button_border_width__hover_enabled=”off” button_one_border_width__hover_enabled=”off” button_two_border_width__hover_enabled=”off” button_border_color__hover_enabled=”off” button_one_border_color__hover_enabled=”off” button_two_border_color__hover_enabled=”off” button_border_radius__hover_enabled=”off” button_one_border_radius__hover_enabled=”off” button_two_border_radius__hover_enabled=”off” button_letter_spacing__hover_enabled=”on” button_letter_spacing__hover=”0″ button_one_letter_spacing__hover_enabled=”off” button_two_letter_spacing__hover_enabled=”off” button_bg_color__hover_enabled=”off” button_one_bg_color__hover_enabled=”off” button_two_bg_color__hover_enabled=”off”] [/et_pb_button][/et_pb_column][/et_pb_row][/et_pb_section]