دسته‌ها
اودیل دک

اودیل دک: از کار کردن بر روی پروژه‌ای که شبیهش را هیچ‌وقت تجربه نکرده‌ام بیشترین لذت را می‌برم

هدف من این است که کارفرماهایم استعدادهایی تازه را کشف کنند. امیدوارم که این مسیر به سود اقتصادی هم منجر شود، اما واقعاً هیچ‌چیز معلوم نیست. این همان خطر کردنی است که از آن سخن می‌گویم. این راه و روش من برای کشف معماری است؛ من همیشه به کارفرماهای خود گوش می‌دهم، اما چیز دیگری به آنها پیشنهاد می‌دهم. کارفرماهای من می‌دانند که همیشه غافلگیر خواهند شد. علت این که به سراغ من آمده‌اند نیز همین است.

آنچه من بیشترین لذت را از آن می‌برم کار کردن بر روی نوعی از پروژه است که شبیهش را هیچ‌وقت تجربه نکرده‌ام، آن هم در مکانی که هیچ‌وقت پیش از این در آنجا نبوده‌ام. این که کارفرما برنامه‌ای بسیار معین را به دستم دهد دوست ندارم. ترجیح می‌دهم با امکانات ممکن بازی کنم تا تناقض‌های برنامهٔ طرح را پیدا کنم و از آنها به مثابه نقاط شروع کار بهره ببرم. اگر هیچ درز و رخنه‌ای در دستور اولیهٔ کار وجود نداشته باشد، به سختی می‌توان کار جذابی انجام داد. (در گفتگو با Vladimir Belogolovsky، منتشر شده در وب‌سایت archdaily، سال ۲۰۲۰)

دسته‌ها
رم کولهاس

رم کولهاس: گفت و شنود با کارفرما یکی از مهم‌ترین بخش‌های هر پروژه است

همیشه این موضوع مطرح است که که آیا شما در مقام معمار فرمانبردار کارفرما هستید یا نه؟ به نظر من هم بله و هم نه. برای مثال، ما همیشه مسائل کارفرما را جدی می‌گیریم، این که چند متر مربع فضا در نظر دارند، یا چه چیزی را می‌پسند و پرسش‌های دیگری از این دست. در واقع گفت و شنود با کارفرما یکی از مهم‌ترین بخش‌های هر پروژه است. در عین حال این وظیفهٔ حرفه‌ای ماست که خواسته‌های کارفرما را به بهترین پیشنهادها برای او تبدیل کنیم. پس اصلاً مسئله این نیست که به آنها اجازه دهید تا به شما بگویند که چه کار کنید، بلکه این است که آن کاری را انجام دهید که آنها از شما می‌خواهند و گاهی نیز به آنها نشان دهید که چه گزینه‌های بهتری از آنچه آنها فکر می‌کنند که میخواهند وجود دارد. (در گفتگو با Imelda Akmal منتشر شده در وب‌گاه مجلهٔ ARCHINESIA، سال 2018)

دسته‌ها
بیارکه اینگلس

بیارکه اینگلس: معماری، درست همانند علم، یک آزمایش استنتاجی فرضیه‌ای است

معماری، درست همانند علم، یک آزمایش استنتاجی فرضیه‌ای است. شما در مقام معمار از فکر خود برای تحلیل و پیشنهاد و برساختن یک چهارچوب مفهومی استفاده می‌کنید. آن زمان که دیگر با استفاده از فکر نمی‌توانید به سطح بالاتری برسید، از جهش غریزی و حسی، یا یک حدس، استفاده می‌کنید. شما می‌توانید چیزهایی را پیشنهاد دهید و آنها را آزمایش کنید. اما {باید توجه داشته باشید که} پیش از پرش غریزی خود، هرچه سطح {فکری و استنتاجی} بلندتری ساخته باشید، بعد از پرش غریزی به ارتفاع بلندتری دست پیدا خواهید کرد. (در گفتگو با David Basulto، منتشر شده در وب‌گاه ArchDaily در سال ۲۰۱۴)

دسته‌ها
اودیل دک

اودیل دک: معماری راهی یگانه برای اندیشیدن به جهان و فعالیت در آن است

معماری بیشتر از آن که یک حرفه باشد، شاخه‌ای از دانش یا یک فرهنگ است. معماری راهی یگانه برای اندیشیدن به جهان و فعالیت در آن است. در مواجهه با سوالات پیچیده‌ای که حرفه‌های بسیاری را از جمله متخصصان حقوق، هنر، انسان‌شناسی، طراحی، جغرافیا، جامعه‌شناسی، فناوری و غیره درگیر می‌کند، ما {معماران} آموزش دیده‌ایم تا مجموعه‌ای از همهٔ این متخصص‌ها در کنار یکدیگر به وجود بیاوریم تا منجر به خلق تشخیصی شود {و بر اساس آن} بعدا لازم است پیشنهادی عرضه کنیم که در هر اندازه‌ای کار کند، از کوچکترین تا بزرگترین مقیاس. این یگانگی برای من همان «تفکر معماری» است.

ما باید عظمت آموزش دیدن در رشتهٔ معماری و نقشی که معماران در جهان بازی میکنند را به جای خویش بازگردانیم. با توجه به همهٔ اینها، دانشجویان معماری باید آموزش دیده شوند و آماده باشند تا بتوانند تصمیم بگیرند که چگونه یگانگی اندیشهٔ خود را در جاهای دیگری به جز طراحی و ساختمان‌سازی به کار برند. وقتی معماران را همچون کارآفرین باربیاوریم آنها توانایی عمل کردن و یاری رساندن به جهان را خواهند داشت. (در گفتگو با نویسندهٔ وب‌گاه Archipreneur در سال 2017)