دسته‌ها
پاتریک شوماخر

پاتریک شوماخر: طراحی پارامتریک تنها سبک حقیقتاً جدید و اصیل معماری امروز است

پیش از هرچیز، آنچه معماران جوان را {به طراحی پارامتریک} جذب می‌کند این واقعیت است که طراحی پارامتریک بسیار متفاوت، بسیار بدیع و تنها سبک واقعاً و حقیقتاً جدید و اصیل معماری امروز است. اما ما باید درک کنیم که چرا این سبک اینقدر عالی است، چه چیز {در رابطه با آن} اینقدر مهم است، چه چیز آن را مولدتر می‌کند، و {پاسخ این پرسش‌ها} به طور عمده ظرفیت خلق آرایش‌های پیچیده‌تری است که در آن عناصر مختلف بیشتر، انواع مختلف فضاها و کارکردهای مختلف بیشتر می‌توانند کنار هم قرار گیرند و در گونه‌های پیچیده‌ای گنجانده شوند که شاید هندسهٔ عجیبی داشته باشند؛ و همچنین، این سبک به معماری اجازه می‌دهد تا با چنین اوضاع پیچیده‌ای و به طور خاص با روابط داخلی پیچیده سازگار شود، و در عین حال وحدتی قابل تشخیص نیز خلق کند. شما {در طراحی پارامتریک} می‌توانید تشخیص دهید که چه چیزهایی به هم تعلق دارد، و این که چه چیز به کجا ختم شده است، اما در معماری سنتی اگر چیزهای مختلف زیادی را کنار هم قرار دهید، نتیجه به زباله شبیه خواهد شد و کمی عجیب و غریب از کار در خواهد آمد. اما اینجا، در یک مکان واحد، ظرفیت خلق نظمی پیچیده‌تر را دارید که خواناتر نیز هست. (در گفت‌وگو با Teodora Zapartan، منتشر شده در وب‌سایت Inspirationist، سال ۲۰۱۳)

دسته‌ها
کازویو سجیما

کازویو سجیما: لزومی ندارد که پیچیدگی مفهومی به پیچیدگی کالبدی ترجمه شود

من و {همکارم} نیشیزاوا فکر می‌کنیم که می‌شود با استفاده از روش‌های ساده پیچیدگی را بیان کرد یا پذیرفت. از همین رو ما از پیچیدگی نمی‌هراسیم، اما پیچیدگی مفهومی لزوماً نباید به پیچیدگی کالبدی ترجمه شود. هدف ما بیان پیچیدگی مفهومی به طریقی است که از حیث کالبدی ساده باشد. بنابراین منصفانه نیست که خوانش کارهای اخیر را در برابر ایدئال‌های اولیه قرار دهیم، اما اگر به نظر برسد که یک اثرْ بیانگرِ خلوص است، آنگاه من دوست خواهم داشت که بتوانم آن نوع از بیان را حفظ کنم. اما در عین حال آنچه در ذهن من می‌گذرد در حال پیچیده‌تر شدن است. (در گفت‌وگو با  Annabel Lahzو Andrew Nimmo در سال ۱۹۹۷، منتشر شده در صفحهٔ آکادمیای مصاحبه‌گر)

دسته‌ها
ژاک هرتزوگ

ژاک هرتزوگ: تازگی یک طرح از غنای مفهومی آن حاصل می‌شود نه از فرم آن

ما نمونه‌های بسیاری از این اصطلاحاً نوآوری‌های فرمی را دیده‌ایم و من فکر می‌کنم فرم منبعی حقیقی برای نوآوری نیست، منبعی که بتواند به شکل مداوم مورد کاوش قرار بگیرد. حوصلهٔ همهٔ ما از این نوع فرم‌هایی که یک کامپیوتر می‌تواند خلق کند سر رفته است. به جای فرم، تازگی {یک طرح} از دقت مفهومی و کیفیت و غنای مفهومی حاصل می‌شود، چه فرمش ساده باشد چه پیچیده، کم‌تزئین باشد یا پرتزئین، کمترین اهمیت را برایم ندارد.

پس مسئله این نیست که تصمیم بگیریم این را انجام دهیم یا آن را، اما این حقیقت دارد که زمانهٔ ما، نمی‌خواهم بگویم عملگراتر است، بلکه کمتر تحت تأثیر زرق و برق و فریبندگی است؛ و این بیان بیش از اندازه فردگرایانه‌ای که معماری اغلب دارد و خودنمایی افراد در جهان معماری از یک جهت واکنشی طبیعی به شیوهٔ ناشناسی بود که معماران خودشان را از زمان مدرنیته از طریق آن ارائه می‌کردند. و حالا به یکباره، از بعضی لحاظ، بازگشتی {به معماری غیر فردگرایانه} به وجود آمده است.

من این امر را در سایر حوزه‌ها مثل مُد، هنر و حتی فیلم می‌بینم که ستاره بودنِ فردگرایانه از چیزی که قبلاً بود جذابیت کمتری دارد، به همین دلیل من فکر می‌کنم که چیزها برای این که خوب باشند لازم است که واقعاً باکیفیت باشند و این فراتر از پرسش از یک سبک یا فرم یا ساخت‌مایه است و به نظرم هرچه ما از این حیث که چیزها را به حساب آوریم تا این که آنها را حذف کنیم گشوده‌تر باشیم، تلاش می‌کنیم هرچیز را در صورت امکان به چیزی که از حیث معماری پیچیده و غنی است تبدیل کنیم، چه {از حیث فرم} کمتر ساده باشد و چه بیشتر. (در گفت‌وگو با Johanna Agerman Ross منتشر شده در وب‌سایت Disegno، در سال ۲۰۱۵)