دسته‌ها
سعید شهلاپور

سعید شهلاپور: هیچ دانشگاهی در هیچ‌جای دنیا هنرمند بیرون نمی‌دهد؛ بلکه سرنخ‌هایی می‌دهد که هنر هنرمند را شکل دهد

مگر در دوره چهار ساله دانشگاه، حجم آموزش عملی و نظری چقدر است؟ من معتقد نیستم دانشگاه بتواند مجسمه‌ساز هنرمند بیرون بدهد. دانشگاه در شرایط فعلی فقط می‌تواند آشنایی با مجسمه‌سازی ارائه بدهد و این طور نیست که همه‌ی فارغ‌التحصیلان یک دانشگاه یا مدرسه‌ی بزرگ، آرتیست شوند.

شما بروید هم‌شاگردی‌های مارینی یا پیکاسو را ببینید! هیچ دانشگاهی در هیچ‌جای دنیا هنرمند بیرون نمی‌دهد؛ بلکه سرنخ‌هایی می‌دهد که هنر هنرمند را شکل دهد. (در گفت‌وگوی منتشر شده در مجله‌ی تندیس، ش ۳۶۰، سال ۱۳۹۶)

دسته‌ها
فرناندو بوترو

فرناندو بوترو: واکنش نشان دادن به وضع نامطلوب موجود انتخاب هنرمند است نه وظیفهٔ او

هنرمند فقط دربارهٔ کیفیت هنرش مسئول است. هیچ الزام اخلاقی‌ای بر دوش هنرمند نیست که {به مسائل پیرامونش} واکنش نشان دهد و محکوم کند. هنرمندی که با بی‌عدالتی‌های عظیم احاطه شده است گاهی اوقات احساس می‌کند که تمایل دارد چیزی بگوید. واکنش نشان دادن به وضع نامطلوب موجود انتخاب هنرمند است {نه وظیفهٔ او}.

{…} هنر این امکان را ندارد که یک موقعیت بغرنج را که اساساً سیاسی است حل و فصل کند. هنرمند وضعیت نامطلوبی که وجود دارد را همچون یک «نکوهش ابدی» نشان می‌دهد. مثلاً اگر پیکاسو نبود هیچ‌کس گرنیکا، روستای کوچکی که بمباران شده بود، را به یاد نمی‌آورد. (در گفتگو با Elena Cué، منتشر شده در وب‌سایت HuffPost، سال ۲۰۱۷)

دسته‌ها
آنزلم کیفر

آنزلم کیفر: هنرمند باید آن چیزی را کشف کند که عمیقاً او را به وجد آورد

در مقام یک هنرمند، شما باید آن چیزی را کشف کنید که عمیقاً به وجدتان بیاورد. این که هنری را دربارهٔ هنر خلق کنید یا به آثار ماتیس و پیکاسو نگاه کنید و با خود بگویید که چطور می‌توانم همانند آنها نقاشی کنم کافی نیست. شما باید در آن چیزی که نمی‌تواند از راه دیگری خلق شود غرق شده باشید، آنگاه است که چیزهای دیگر، یعنی مهارت و تکنیک، نیز به دنبال آن خواهد آمد. (در گفتگو با Mark Hudson منتشر شده در وب‌گاه The Telegraph در سال ۲۰۱۴)

دسته‌ها
منوچهر معتبر

منوچهر معتبر: ما آوانگارد نیستیم بلکه سعی کرده‌ایم از اتفاقی که در دنیا می افتد عقب نمانیم

ما آوانگارد نیستیم بلکه سعی کرده‌ایم از اتفاقی که در دنیا می افتد عقب نمانیم. در حالی که این هنرها همه وارداتی است. به نظر من باید تلاش کنیم که تحول و تازگی را در داشته‌های خودمان به‌وجود بیاوریم. به روز ماندن به هر حال کار ساده‌ای نیست برای همین همه ما از روی دست هم نگاه می کنیم. کار مشکلی است که بخواهیم بگوییم ما مثل اروپایی‌ها مدرنیست هستیم. من معتقدم که باید اصول آکادمیک را رعایت می‌کردیم.
به طور مثال پیکاسو که پدیده هنری قرن بیستم است در همهٔ کارهای آکادمیک خود استاد زبردستی بود. همه دوره‌های هنری برای او درونی شده بود که بعد توانست با استفاده از تجاربش به پدیده قرن بیست تبدیل شود اما ما ساده‌انگارانه به آثارش نگاه می‌کنیم و تصور می‌کنیم از همان ابتدا به صورت مدرن کار کرده است در حالی که او در جریان فعالیت‌های هنری خود به مدرن رسید. ایرانی‌هایی که کارهای اورجینال دارند نیز به صورت آکادمیک کار کرده‌اند. مثلاً شاعری مثل شاملو پیش از آن که شعر نو بگوید، اشعار شاعران کلاسیک مثل حافظ و سعدی و مولانا را فهمیده بود و بعد از آنها عبور کرد.
در جامعه ما همیشه هر وقت خواسته‌ایم به جایی برسیم یک گسست رخ داده است. در غرب این طور نبوده است و نسل‌های مختلف از تجربه‌های همدیگر استفاده می‌کنند. مثلا کافه‌هایی هست در فرانسه و ایتالیا که حدود ۳۰۰ سال قدمت دارد و این شغل و تجربه‌هایش از هر نسل به نسل بعدی انتقال داده شده، نسل جدیدتر چیزی به آن افزوده است و از آن برندسازی کرده‌اند اما در ایران ما همیشه آغازگر بوده‌ایم نه ادامه‌دهنده. در حالی که دنیا را همین آدم‌هایی توسعه می‌دهند که از تجارب گذشتگان بهره گرفته‌اند و چیزی به آن اضافه کرده‌اند. (در گفتگو با فاطمه حامدی‌خواه، منتشر شده در وب‌گاه خبرگزاری مهر، سال ۱۳۹۶)

دسته‌ها
دیمین هرست

دیمین هرست: مردم به علم ایمان دارند اما به هنر مشکوک‌اند

هنر همیشه خیلی ساده است، یا هنر خوب همیشه ساده است. من علم را به همان شکلی به کار گرفته‌ام که پیکاسو به کار گرفت و از صندلی و دسته‌های دوچرخه کلهٔ یک گاو را ایجاد کرد. در واقع چیز پیچیده‌ای دربارهٔ این موضوع وجود ندارد. برعکس هنر، علم توجه مردم را به خودش جلب کرده است. بنابراین من به سوی علم حرکت کردم. به عبارت دیگر مردم به علم ایمان دارند، اما به هنر مشکوک‌اند. به‌همین ‌خاطر علم را جدی گرفتم و آن را در کارم استفاده کردم که برای من بسیار پربار نیز بود. (در گفتگو با Hans Ulrich Obrist، سال 2007)