دسته‌ها
آلوارو سیزا

آلوارو سیزا: معمار خوب آرام‌آرام کار می‌کند

نظام فعلی تأمین مالی پروژه‌ها فقط برای مدت بسیار کوتاهی اجازه می‌دهد که هم به سفارش فکر کنیم و هم به برنامه‌ی طرح. سرمایه‌گذارها برای مدت بسیار طولانی از این واقعیت آگاه بوده‌اند که ارتباطات هزینه‌بر است. به اینها افاضه کنید کامپیوتری شدن حرفه‌ی ما را. کامپیوتر کمک بزرگی به ایدئولوژی کارایی کرده است، بدون این که همیشه همینقدر واضح باشد که این مطالبه {برای کارایی بیشتر} در این حرفه قابل توجیه است.

اما فارغ از این که چه‌جور ماشین‌هایی را {برای فرایند طراحی} تعبیه می‌کنید، ساده است که هیچ میان‌بری برای یافتن راه حل برای مسائل معماری وجود ندارد. نه فقط این، بلکه در عصر ما این خیلی حیاتی‌تر از همیشه است که بر داشتن زمان بیشتر اصرار کنید. پیشرفت‌های اجتماعی، فناورانه و اقتصادی خیلی سریع اتفاق می‌افتند و از این رو برای دادن یک پاسخِ به‌جا به مسائل معماری لازم است که همه‌ی زمان و انرژی موجود را در اختیار داشته باشی.

معمار این دوره‌ی زمانی را نه چندان برای تولید طرح، بلکه بیشتر برای تحلیل تقریباً ناخودآگاه همه‌ی جنبه‌های سفارش نیاز دارد. هر سفارش برای به تحقق رسیدن به ایده‌هایی نیاز دارد و ایده‌ها برای پخته شدن نیازمند زمان هستند. به همین سادگی.

ثروت روابط متقابل میان جنبه‌های مختلف {طرح را در نظر بگیرید}، مثلاً مفصل‌بندی دقیق فضاها، که چیزی است که به خودی خود اتفاق نمی‌افتد؛ وقتی پول نقش بیش از اندازه مهمی بازی می‌کند، آنچه نصیب شما می‌شود فقر در اینجور روابط است. یک معمار خوب آرام‌آرام کار می‌کند. (در گفت‌وگوی منتشر شده در کتاب The Invisible in Architecture در سال ۱۹۹۴)

دسته‌ها
جیمز اکرمن

جیمز اکرمن: کامپیوتر چرخهٔ بازخوردی را حذف می‌کند که هنگام خط کشیدنِ معمار رخ می‌دهد

فرانک گری پشت کامپیوتر کار نمی‌کند، او ماکت‌هایی مقوایی می‌سازد که دستیارانش در {کامپیوترهای} رومیزی تفسیر می‌کنند. من گمان دارم که ترسیم‌های دستی فرانک گری، که بیشترشان با خودکار کشیده شده، بعد از پایان یافتن بنا انجام می‌شود.

در مورد {معماران} دیگر، فکر می‌کنم که کامپیوتر صرفاً چرخهٔ بازخوردی را حذف می‌کند که وقتی شما در حال خط کشیدن هستید رخ می‌دهد: همهٔ آن تلاقی‌های ناخودآگاهی که وقتی پدید می‌آید که شما یک ضربهٔ قلم را در یک جهت می‌گذارید و سپس باید تصمیم بگیرید که ضربهٔ بعدی قلم چه باشد.

گاهی اوقات این {اتفاق} می‌افتد فقط از این رو که دستتان به یک سو حرکت می‌کند، و شما آن را دوست دارید یا آن را دوست ندارید. شما یک تکه از اثر {قلمتان} را بیرون می‌کشید و آن را تغییر می‌دهید. به این صورت، این {اقدام} روحی را به طرح می‌بخشد که به طریق دیگر آن را نخواهد داشت. (در گفت‌وگو با Cammy Brothers، منتشر شده در نشریهٔ The Art Bulletin، دورهٔ ۹۴، شمارهٔ ۳، سال ۲۰۱۲)

دسته‌ها
پل گلدبرگر

پل گلدبرگر: نگران دانشجویانی هستم که فکر می‌کنند بدون کشیدن مداد روی کاغذ می‌توان معمار شد

تا به امروز برای مدت‌زمانی طولانی با {پدیدهٔ} طراحی به کمک کامپیوتر زندگی کرده‌ایم، اما {کامپیوتر} از راه‌هایی ژرف‌تر تأثیراتی بزرگ‌تر {بر معماری} دارد. برج مسکونی فرانک گری در منهتن جنوبی با ده هزار و پانصد قطعه فولاد ضد زنگ پوشانده شده و نه‌هزار تا از آنها شکل خاص دارد، قطعاتی که از طریق استفاده از نرم‌افزار دیجیتال خلق شده است. این یک نوع تازه از ساختمان دست‌ساز است که می‌توان گفت توسط فناوری خلق شده است، که حالا می‌تواند نه {فقط} برای استانداردسازی همه چیز، بلکه برای ارتقای استعداد معماری مورد استفاده قرار گیرد و دوباره ساختمان‌ها را استادانه‌تر و خاص‌تر و از حیث عاطفی گیراتر کند.

{…} در میان همهٔ امکانات گرانبهایی که فناوری دیجیتال به معماری می‌آورد، این وعدهٔ دروغین را نیز {به معماران} عرضه می‌کند که  شما می‌توانید خط کشیدن را فراموش کنید. هیچ‌چیز همتای تصویری که یک انسان با دست کشیده نیست و بزرگ‌ترین اشتباه باور به این است که اتکای روزافزون ما بر فناوری به معنای بی‌اهمیت بودن خط کشیدن است. من نگران دانشجویانی هستم که فکر می‌کنند بدون کشیدن مداد روی کاغذ می‌توانند معمار شوند. (در گفت‌وگو با Daniel Fromson، منتشر شده در وب‌سایت The Atlantic، سال ۲۰۱۱)

دسته‌ها
رابرت استرن

رابرت استرن: معمارانی که آنها را تحسین می‌کنم از کامپیوتر نه برای طراحی، بلکه برای تحقق بخشیدن به پروژه‌هایشان استفاده می‌کنند

دفتر ما کاملاً مسلط بر کامپیوتر است، اما من شخصاً از کامپیوتر استفاده نمی‌کنم. من هنوز هم خط می‌کشم و اسکیس می‌زنم. من عاشق ماکت‌ها هستم.

به نظر من کامپیوتر ابزار شگفت‌انگیزی است، اما تمایل دارد طراحان را در رابطه‌شان با دست و چشم و مغزشان بی‌تفاوت کند. معمارانی که من آنها را تحسین می‌کنم اکثراً از کامپیوتر برای طراحی استفاده نمی‌کنند؛ آنها از آن برای تحقق بخشیدن به پروژه‌هایشان بهره می‌برند. (در گفت‌وگو با Vivian Marino، منتشر شده در وب‌سایت The New York Times، سال ۲۰۱۲)

دسته‌ها
نسرین سراجی

نسرین سراجی: نقش ابزارهای دیجیتال در طراحی معماری، همچون نقش مایکروفر در آشپزی است

در دههٔ نود {میلادی}، پس از وقوع انقلاب اطلاعات، وضعیت جوامع ما دیجیتالی شد. نقش {ابزارهای} دیجیتال در طراحی به همان اندازهٔ نقش اجاق‌های میکرو ویو در آشپزی است. سخت‌افزار کامپیوتر و نرم‌افزار دیجیتال ابزار هستند، آنها هوشمند نیستند، هنوز هم برای فکر کردن باید مغز پرورش یابد، یک نرم‌افزار به پارامترهایی برای انجام کارش نیاز دارد.

دوست ندارم مثل دایناسورهایی به نظر برسم که نمی‌خواهند وضعیت دیجیتالی را به عنوان واقعیت دوران ما بپذیرند. همین‌طور که می‌گویید، بخش عمدهٔ فارغ‌التحصیل‌های جدید بر اساس مهارت‌شان در استفاده از نرم‌افزار استخدام می‌شوند. این به معنای این است که دفاتر معماری که عمدتاً بر مهارت و نقش نرم‌افزار به عنوان سازمان‌دهنده تکیه دارند برای سفارش‌گرفتن نیازمند تکنولوژی جدید هستند.

به استثنای دوران بنایی، معمار هیچ‌گاه سازنده نبوده. تکنولوژی بی‌آی‌ام {یا بیم} و دیجیتال معمار را وادار خواهند که نگاهی متفاوت به حرفه‌اش داشته باشد و معمار-طراح نایاب خواهد شد (اکنون همین‌طور است)، اما این الزاماً مشکلی نیست. فقط به این معناست که ما نیاز داریم به نوعی دیگر تدریس کنیم و اجازه دهیم دوره‌های تحصیلی مدارس معماری خود را با این تغییر سازگار کنند. با این کار به زودی شاهد تفکیک آنها که مدارس تحقیقی به شمار می‌آیند از مدارس کاملاً حرفه‌ای خواهیم بود. اگر خوش‌بین هستید شاد و راضی خواهید بود و اگر بدبین هستید می‌توانید همچون جیان کارلو دی‌کارلو در مرگ معماری سوگواری کنید. (در گفتگو با کورش رفیعی، منتشر شده در مجلهٔ معماری و ساختمان، ش ۴۷، سال ۱۳۹۵)

دسته‌ها
گلن مرکات

گلن مرکات: بسیاری از بناها محض خاطر متفاوت بودن متفاوتند اینها معماری پر سر و صدایی خلق می‌کنند که بر سر شما فریاد می‌زند

مصدر ترسیم کردن {to draw} به معنای بیرون کشیدن است، و بیرون کشیدن به معنای آشکار کردن است و آشکار کردن به معنای فهمیدن است. از طریق کامپیوتر، شما به نقطهٔ پایان می‌رسید، پیش از آن که معنای آن نقطهٔ پایان را درک کنید.

یکی از مشکلات دورهٔ ما این است که ابزارهایی را توسعه داده‌ایم که سرعت {در طراحی کردن} را ممکن می‌کند، اما سرعت و تکرار {لزوماً} به راه حل درست منتهی نمی‌شود. ادراک است که راه حل درست را به ما می‌دهد. می‌دانم که یک نفر ممکن است که از کامپیوتر برای کشف کردن بهره ببرد، اما آنچه او از طریق کامپیوتر تولید می‌کند فرم است. این محصول می‌تواند مجسمه باشد، اما لزوماً اثر معماری نیست. امروز آثار بسیاری وجود دارند که محض خاطر متفاوت بودن متفاوتند. این منجر به تولید معماری پر سر و صدا می‌شود، معماری‌ای که بر سر شما فریاد می‌زند.

{…} تفاوت معماری من از اوضاع {خاص هر پروژه} ناشی می‌شود. {…} من خودم را در حال تلاش برای خلق معماری از مکان آن، از زمان آن، از فن‌آوری آن و از فرهنگ آن می‌بینم.

مبادی و اصول معماری پرسش‌ها هستند. پیش از شروع هر پروژه می‌پرسم: وضعیت بستر از حیث زمین‌شناسی و ژئومورفولوژی چگونه است؟ تاریخ آن چیست؟ باد از کدام سمت می‌وزد؟ خورشید از کجا طلوع می‌کند؟ الگوی سایه‌اندازی چیست؟ نظام زهکشی آن کدام است؟ از حیث گیاه‌شناسی بستر چه وضعیتی دارد؟ من صرفاً در حال کار در قلمرو خودم هستم، به شکلی که مناسب است. این یک نوع نگرش است و من آن را به منزلهٔ یک مسئولیت کامل فرض می‌کنم. (در گفت‌وگو با Andrea Oppenheimer Dean منتشر شده در وب‌سایت Architectural Record، سال ۲۰۰۷)

دسته‌ها
بن فن برکل

بن فن برکل: ما در عصر آیفون زندگی می‌کنیم، اما معماری و صنعت ساختمان هنوز در عصر واکمن قرار دارد

ما در عصر آیفون زندگی می‌کنیم، اما معماری و صنعت ساختمان هنوز در مرحلهٔ واکمن قرار دارد. من می‌خواهم با یواِن‌سنس {=استارتاپ فن‌آورانهٔ دفتر فن برکل} فن‌آوری‌های نوآرانه را با محیط مصنوع به طور کامل ترکیب کنم و شیوهٔ زندگی و کار مردم و رسیدن‌شان از نقطهٔ آ به نقطهٔ ب را بهبود دهم. صرفاً خود سخت‌افزار یا نرم‌افزار نیست که مرا جذب می‌کند، بلکه چگونگی کاربرد آن در معماری و طراحی شهری با هدف بهبود زندگی روزمره است {که به آن علاقه‌مندم}.

{…} من فن‌آوری در محیط مصنوع را در مقام یک معمار نظاره می‌کنم و {کار یک معمار} همواره از مردم آغاز می‌شود. به جای تمرکز صرف بر کارآیی یا بهینه‌سازی مصرف انرژی از طریق محیط‌های سازگار حسی، من فرصتی عالی برای خلق بناها و شهرهایی را می‌بینم که نسبت به انسان‌ها حساس، و {برای آنها} محسوس هستند.

من عمیقاً بر این عقیده‌ام که در آینده همهٔ دفاتر معماری تبدیل به دفاتر معماری-فن‌آوری (آرک‌تک) خواهند شد، اما فعلاً ناچاریم که راه را برای امکان‌پذیر کردن گسترش دانش و مهارت‌مان به آن سو هموار کنیم. (در گفت‌وگوی منتشر شده در مجلهٔ CLAD، ش ۲، سال ۲۰۱۸)

دسته‌ها
پرستون اسکات کوهن

پرستون اسکات کوهن: نیرومندیِ ابزارهایی که امروز دانشجویان معماری با آنها کار می‌کنند خام‌دستی آنها را از نظرها پنهان می‌کند

من عمیقاً به نظام آموزشی {مبتنی بر} تفسیر نمونه‌های تاریخی متعهدم. {…} اما چگونه می‌توانیم تاریخ را در فرآیند طراحی به کار ببریم؟ معتقدم از طریق ضمنی کردن و کشف آن در یک فرایند مفصل تفسیر. تو {= پیتر آیزنمن} تاریخ را در آتلیه‌ات با آموزش به روشی مستقیم‌تر به ابزار تبدیل کرده‌ای. تو یک استثنا هستی.

البته فکر می‌کنم امروز اتفاق دیگری در حال رخ دادن است که احتمالاً تو را بسیار بیشتر از بی‌سوادی {دانشجویان} نسبت به دانش تاریخ آزار می‌دهد. کامپیوتر قدرت بی‌اندازه‌ای را در اختیار دانشجویان معماری قرار می‌دهد تا فرم‌ها و ساختارها، و حتی فرم‌های مهندسی‌شده، را {به سادگی} تولید کنند. با این وضعیت آنها آماده‌اند که از سال دوم ورودشان به دانشکده وارد حرفهٔ معماری شوند. کدام یک از دانشجویان بیش از این صبر می‌کند؟ لااقل فیلیپ جانسون تا سال دفاع از پایان‌نامه‌اش صبر کرد تا خانه‌ای در کمبریج بسازد. حالا دانشجویان هنوز نیامده می‌توانند دست به ساختن بزنند. نیرومندی ابزار {کامپیوتری}‌ای که دانشجویان با آنها کار می‌کنند خام‌دستی آنها را از نظرها پنهان می‌کند. این ابزار به آنها اجازه می‌دهد که کار حرفه‌ای بپردازند، در حالی که دانش بسیار کمتری {نسبت به آنچه باید داشته باشند} دارند. قبل‌ترها، دانشجویان مثل اسفنج آمادهٔ جذب دانش بودند، شاید به این خاطر که ابزاری در دست نداشتند. حالا اما از پیش به ابزاری مجهز شده‌اند که در خدمتشان است. (در گفتگو با پیتر آیزنمن، منتشر شده در مجلهٔ Log در سال ۲۰۱۳)

دسته‌ها
کارلو راتی

کارلو راتی: شهرهای ما به سرعت در حال شبیه شدن به «رایانه‌هایی در فضای باز» هستند

آنچه امروز در ساحت شهرها در حال وقوع است به آنچه دو دهه قبل در مسابقات فرمول یک رخ داد شبیه است. تا دو دهه پیش موفقیت در دور مسابقه در درجهٔ نخست به مهندسان خودرو و قابلیت‌های راننده نسبت داده می‌شد. سپس اما فن‌آوری سنجش از راه دور شکوفا شد. خودروها تبدیل به رایانه‌ای شدند که در لحظه توسط هزاران حس‌گر رصد می‌شد. نتیجه آن که خودروها هوشمند و قادر شدند که به اوضاع مختلف مسابقه پاسخ دهند.

در مسیری مشابه، در طول دههٔ گذشته فن‌آوری‌های دیجیتال شروع کردند به پوشاندن شهرهای ما و ستون قفراتی از یک زیرساخت بزرگ و هوشمند را شکل دادند. شبکه‌های ارتباطی بی‌سیم و فیبرنوری پهن‌باند در حال پشتیبانی از موبایل‌ها، تلفن‌های هوشمند و تبلت‌هایی‌اند که روز به روز به‌صرفه‌تر می‌شوند. به موازات این، بانک‌های آزاد اطلاعاتی که مردم می‌توانند آنها را بخوانند و به آنها بیفزایند -به‌ویژه پایگاه‌هایی که از طرف دولت پشتیبانی می‌شود- هرگونه اطلاعاتی را در دسترس قرار می‌دهد. کیوسک‌ها و نمایشگرهای عمومی نیز به مردم باسواد یا بی‌سواد کمک می‌کنند که به این پایگاه‌ها دسترسی پیدا کنند. شبکه‌ای از حس‌گرها و فن‌آوری‌های کنترل دیجیتال را که بی‌وقفه در حال رشد است و توسط رایانه‌های ارزان‌قیمت و پرقدرت به یکدیگر پیوند خورده بر این شالوده بیفزایید. نتیجهٔ همهٔ اینها این است که شهرهای ما به سرعت در حال شبیه شدن به «رایانه‌هایی در فضای باز» هستند. (در گفتگوی منتشر شده در وب‌سایت ژورنال The Smartcity در سال ۲۰۱۴)

دسته‌ها
ژاک هرتزوگ

ژاک هرتزوگ: تازگی یک طرح از غنای مفهومی آن حاصل می‌شود نه از فرم آن

ما نمونه‌های بسیاری از این اصطلاحاً نوآوری‌های فرمی را دیده‌ایم و من فکر می‌کنم فرم منبعی حقیقی برای نوآوری نیست، منبعی که بتواند به شکل مداوم مورد کاوش قرار بگیرد. حوصلهٔ همهٔ ما از این نوع فرم‌هایی که یک کامپیوتر می‌تواند خلق کند سر رفته است. به جای فرم، تازگی {یک طرح} از دقت مفهومی و کیفیت و غنای مفهومی حاصل می‌شود، چه فرمش ساده باشد چه پیچیده، کم‌تزئین باشد یا پرتزئین، کمترین اهمیت را برایم ندارد.

پس مسئله این نیست که تصمیم بگیریم این را انجام دهیم یا آن را، اما این حقیقت دارد که زمانهٔ ما، نمی‌خواهم بگویم عملگراتر است، بلکه کمتر تحت تأثیر زرق و برق و فریبندگی است؛ و این بیان بیش از اندازه فردگرایانه‌ای که معماری اغلب دارد و خودنمایی افراد در جهان معماری از یک جهت واکنشی طبیعی به شیوهٔ ناشناسی بود که معماران خودشان را از زمان مدرنیته از طریق آن ارائه می‌کردند. و حالا به یکباره، از بعضی لحاظ، بازگشتی {به معماری غیر فردگرایانه} به وجود آمده است.

من این امر را در سایر حوزه‌ها مثل مُد، هنر و حتی فیلم می‌بینم که ستاره بودنِ فردگرایانه از چیزی که قبلاً بود جذابیت کمتری دارد، به همین دلیل من فکر می‌کنم که چیزها برای این که خوب باشند لازم است که واقعاً باکیفیت باشند و این فراتر از پرسش از یک سبک یا فرم یا ساخت‌مایه است و به نظرم هرچه ما از این حیث که چیزها را به حساب آوریم تا این که آنها را حذف کنیم گشوده‌تر باشیم، تلاش می‌کنیم هرچیز را در صورت امکان به چیزی که از حیث معماری پیچیده و غنی است تبدیل کنیم، چه {از حیث فرم} کمتر ساده باشد و چه بیشتر. (در گفت‌وگو با Johanna Agerman Ross منتشر شده در وب‌سایت Disegno، در سال ۲۰۱۵)