ما نمیتوانیم چیزی را بسازیم اگر به آن فکر نکرده و ابتدا آن را در تصور نیاورده باشیم، و ما {معماران} نباید آن چه را که نمیتوانیم بسازیم متصور شویم. یک {معمار} باید رویاپردازی کند، اما در عین حال باید توانایی تبدیل آن رویا به واقعیت را داشته باشد. معماری قادر است به شکل اسرارآمیزی ایدهها را محقق کند. معماری همان ایدههای ساخته شده است. {…}
در حالی که فرمها فرومیپاشند و به عالم فراموشی میروند، ایدهها باقی میمانند. ایدهها نامیرا هستند. تاریخ معماری تاریخِ ایدههاست، تاریخِ ایدههای ساخته شده است. ایدههایی که محقق میشوند و {و از این طریق محقق شدنشان} ایدههای مذکور را را بر شالودهای محکم قرار میدهند. به طور خلاصه، فرم بدون ایده پوچ است؛ معماری بدون ایده تقلیلی محض به تصویر خواهد بود؛ فرم خالی، تهی از هرگونه کارکرد مفید حقیقی. (در کتاب Principia Architectonica، سومین ویرایش نسخهٔ انگلیسی، منتشر شده در سال ۲۰۱۷)