دسته‌ها
ماسیمو اسکولاری

ماسیمو اسکولاری: دانشجویان امروز حجم عظیمی از اطلاعات دارند، اما تقریباً هیچ دانشی ندارند

تدریس برای آدم‌های هم‌نسل من همواره به منزلهٔ نوعی وظیفهٔ اخلاقی مطرح بود. اگرچه شخصاً این را تشخیص می‌دهم که بعضی وقت‌ها موقع تدریس کمی بی‌حوصله می‌شوم. همین چند وقت پیش در {دانشکدهٔ معماری} ییل، زمانی که داشتم فرم‌های ارزشیابی پایان سال دانشجویان را مرور می‌کردم، خواندم که یکی از آنها اشاره کرده بود که «خیلی وقت‌ها موقع ارائهٔ شیت‌ها، دانشجویان متوجه شده‌اند که استاد اسکولاری حالتی سرشار از بیزاری بر چهره دارد».

آیا واقعاً در پنهان کردن آنچه می‌اندیشیدم آنقدر ناشی بودم؟ از این حیث من کاملاً با باب استرن {=رابرت استرن} رئیس دانشکدهٔ معماری دانشگاه ییل، فرق می‌کنم. او همیشه فریبنده و شوخ است، حتی زمانی که می‌دانید با آنچه دارد می‌بیند به هیچ‌وجه موافق نیست. در مورد من، اگر با چیزی مخالف باشم صورتم آن را نشان می‌دهد.

من در ییل دستیاری کانادایی دارم به نام تیموتی نیوتون و او می‌تواند فوراً تشخیص دهد چه زمان چیزی را دوست ندارم. او همان موقع پایم را لگد می‌کند و می‌گوید: «ماسیمو، آنجا نرو، آن حالت را در چهره‌ات ایجاد نکن».

اما پروژه‌ای که آن را تنظیم کرده بودم سخت بود، {…} و بسیاری از دانشجویان نکتهٔ آن پروژه را به خاطر کمبود دانش درک نکرده بودند. دانشجویان امروز حجم عظیمی از اطلاعات دارند اما تقریباً هیچ دانشی ندارند. این موضوعی است که من درباره‌اش همیشه با باب استرن در حال بحث هستم؛ برای بالا بردن سطح نقطهٔ آغاز، چرا که بدون داشتن دانش دربارهٔ دستورزبان و نحو معماری همهٔ آنچه می‌توانید بگویید این است که «این را دوست دارم»‌ یا «این را دوست ندارم». {…}

اگر امروزه تدریس دربارهٔ یافتن راه‌هایی برای جدال با دانشجویان است که کمتر و کمتر می‌دانند، آنگاه من واقعاً علاقه‌ای به تدریس کردن ندارم. آنچه من انجام دادنش را دوست دارم تحلیل و درگیر شدن در پژوهش‌های تاریخی است. (در گفت‌وگو با Léa-Catherine Szacka و Thomas Weaver، منتشر شده در AA Files، ش ۶۵، سال ۲۰۱۲)

دسته‌ها
استنلی تایگرمن

استنلی تایگرمن: ساختن یک بنای بد واقعاً دشوار است، ساختن یک بنای خوب فقط کمی دشوارتر است

چون من معمارم، آدمی خوش‌بین هستم. ساختن {یک بنا} یعنی ساختن {و مقاومت کردن} در برابر سکون و در برابر چیزهایی که شما را پس می‌زند؛ مقررات، کمیسیون‌ها، عرصه‌های آزاد. ساختن یک بنای مزخرف واقعاً دشوار است، ساختن یک بنای خوب فقط کمی دشوارتر است. تمایل {ما آدم‌ها} به این است که در برابر چیزهایی که در کار مخالفت با ماست به سادگی رضایت دهیم. {اما} یک تعریف مفید از معماریِ خوب برابر است با توانایی نه گفتن و همچنان ساختن. این جمله متناقض به نظر می‌رسد، اما واقعاً نه گفتن مهم است.

همانطور که بروس گراهام به من گفت «معماری کار آدم‌های بزدل نیست». و واقعاً همینطور است. معماری کار آدم‌های مستحکم است. اگر قرار است یک معمار واقعی باشید، ناچار هستید که واقعا چیزهایی بسازید و آنها را بر اساس بیشترین توانایی خویش بسازید. بهترین بنایی که می‌توانید بسازید دشوارترین {بنای ساخته شده به دست شما} خواهد بود، چراکه همه‌چیز {همچون مانع} در برابر شما ایستادگی خواهد کرد. (در گفت‌وگو با Brandon Biederman و دیگران در سال ۲۰۱۲، منتشر شده در مجلهٔ Fresh Meat، شمارهٔ ۶، سال ۲۰۱۳، به نقل از وب‌سایت MAS Context)

دسته‌ها
بروس ناومن

بروس ناومن: هیچ روش مشخصی برای خلق اثر هنری وجود ندارد

این که در مسیر خلق هنر چگونه گام برداریم همیشه یک راز خواهد بود. به خاطر می‌آورم که یک‌زمان فکر می‌کردم که بالاخره خواهم فهمید که تو چطور انجامش می‌دهی، چطور اثری هنری خلق می‌کنی. مثل این که بگویی: «بچه‌ها، روش کار در هنر چطور است؟» و بعد از پاسخ به این سوال تمام مشکلات حل شود. بعدتر فهمیدم که ماجرا اصلا اینطور نیست. روش کار در هنر همیشه آمیخته به کشمکش خواهد بود. فهمیدم که هیچ‌گاه یک روند خاص نخواهم داشت، ناچارم مدام و چندباره مسیر را از نو خلق کنم. این خیلی ناراحت‌کننده بود.

فارغ از همهٔ اینها، {فهمیدم که} اصل ماجرا سخت کار کردن است؛ مبارزه‌ای دردناک و سخت. نمی‌خواستم همیشه به همین مسیر سخت و دردناک تن بدهم، اما به مثابه هنرمند تو ناچار هستی که مدام دوباره کشف کنی و دوباره تصمیم بگیری، و این افتضاح است. واقعاً کار افتضاحی است که ناچاری انجامش دهی.

از سوی دیگر، همین چیزها نکتهٔ جذاب خلق اثر هنری و چرایی ارزشمند بودن آن است؛ این که هیچ‌گاه به شکل قبل نخواهد بود. هیچ روش مشخصی برای خلق اثر هنری وجود ندارد. اگر به خودم بیایم و تلاش کنم که ببینم چطور اثر هنری آخرم را خلق کرده‌ام، هیچ‌وقت کمکی به انجام اثر هنری بعدی‌ام نخواهد کرد. (در گفتگو با Joan Simon منتشر شده در مجلهٔ Art in America، سال ۱۹۸۸)

دسته‌ها
هلموت یان

هلموت یان: در معماری حرف زدن آسان اما عمل کردن بسیار سخت است

معماری خیلی دشوار است. در معماری حرف زدن آسان اما عمل کردن بسیار سخت است. می‌دانید، معماری خوب آن است که آن را از روی غریزه انجام دهید. چیزی در ذهن دارید و باید پیش‌بروید و آن را عملی کنید. خیلی مهم است که مدام این سوالات را از خود بپرسید: آیا این بهترین راه عملی کردن چیزی است؟ راه دیگری وجود دارد؟ شما نمی‌توانید مثل معماران بعد از میس فن در روهه جستجو را برای یافتن راه‌حل‌های بهتر متوقف کنید. آنها فکر می‌کردند که میس به کمال و فرم مطلق دست یافته است و از آن به بعد و برای همیشه می‌دانیم چگونه معماری کنیم. اما ما باید به پیش برویم {و به راه‌حل‌های میس قانع نباشیم}. (در گفتگو با Vladimir Belogolovsky، منتشر شده در وب‌گاه ArchDaily در سال ۲۰۱۸)

دسته‌ها
زاها حدید

زها حدید: من زن، عرب و معمار هستم، دو مورد اول را طبیعت و جغرافی تعیین کرده اما سومی حاصل چهل‌سال کار سخت است

من زن، عرب و معمار هستم. بیولوژی و جغرافی دو مورد اول را تعیین کرده، سومی حاصل چهل‌سال کار سخت است. {معماری} همه‌اش کار کردن است؛ معماری در نهایت دربارهٔ خوش‌بختی و آفرینش محیطی خوشایند برای همهٔ ابعاد زندگی است. اما آفرینش محیطی برای تعالی، اشتیاق و الهام نیز اهمیت دارد. ما از طریق پژوهش، آزمایش و همکاری به آنچه فکر می‌کردیم غیر ممکن است دست می‌یابیم. (در گفت‌وگو با Darren Falls در سال ۲۰۱۶، منتشر شده در وب‌سایت YLighing)