اگر قرار میبود این ستون را دو ماه پیش بنویسم، مطمئناً بیشتر از ساختمانهای عمومی و شاخص شهرمان میگفتم و نیز از برجهای اداری و مجتمعهای عظیم تجاری میگفتم، که مثل قارچ در دو سه دههٔ اخیر در همهجای شهرمان روییدهاند و چهره آن را کاملاً دگرگون کردهاند. شکایت میکردم از اینکه بعضیشان به فضای عمومی شهری و حقوق مردم بر شهر و منظر آن تجاوز کردهاند. زیاد ساختهاند. بد ساختهاند. {…}
اما این روزها که بیشتر در خانه هستیم، ترجیح میدهم به خانه، به عنوان جایی برای بیشتر ماندن بپردازم. خانه، جایی که سالهاست اغلب معمارانمان یادشان رفته که چه ویژگیهایی باید داشته باشد. جایی که یک واحد مسکونی پیش پا افتاده یا خوابگاه صرف نباشد، بلکه بتوان در آنگاهی شبانهروزی زندگی کرد و شاد بود.
این روزها {…} با از دست رفتن دسترسی به امکانات خارج از منزل مانند پارکها، کافهها و امکانات فرهنگی و ورزشی، ما در واقع در حال کشف مجدد امکانات بالقوه خانههای خود هستیم. فضاهای جمعی بهخصوص برای افرادی که در خانههای کوچک و محلههای فشرده و عرصههای محدود شهری، زندگی میکنند بسیار مهم است. و اکنون بخشی از این امکانات را باید به درون حیطههای خصوصیتر آورد. و در فضاهای مشاع نیمهخصوصی مجتمعهای مسکونی از آنها استفاده کرد.
به دلیل تراکم جمعیت، ساکنان شهر نسبت به افرادی که در حومهها و روستاها زندگی میکنند، بیشتر در معرض خطر آلودگی هستند. درحالیکه عملا، محدودیت حرکتی به ما نشان میدهد که بیشتر خانههای امروزی برای کاربریهای چندگانه طراحی نشدهاند و الان که بیشتر افراد مجبور به دورکاری یا کار در خانه هستند، این مسئله بیشتر به چشم میآید. در واقع معماران بهتر است در مفهوم مسکن تجدید نظر کنند. با زندگی در قرنطینه، یاد گرفتهایم که شاید خانههایمان، بیش از این باید چند عملکردی باشند. و نیز یاد خواهیم گرفت که از مکانهایی مثل پشتبامها و حیاطهای خانههایمان بهتر و بیشتر استفاده کنیم. این کار اگر با نگاهی به عناصر معماری در خانههای قدیمیمان صورت بگیرد، فضای ایجاد شده با روحیهمان نیز نزدیکتر و سازگارتر خواهد بود. مثلاً ما ایرانیان همیشه از فضاهای نیمهباز یا نیمهبسته برای نشستن لذت بردهایم. پس چرا نباید معمارانمان در طراحیشان، علاوه بر حیاطهای داخلی، فضاهایی مانند ایوانها و مهتابیها و تراسها را نیز از نو در طبقات بگنجانند؟ (در مقالهٔ «معمار؛ او که فضای زیبا و اجتماعی خلق میکند» در روزنامهٔ همشهری، سال ۱۳۹۹)