دسته‌ها
برنارد چومی

برنارد چومی: معماران می‌توانند از محدودیت‌هایی که شهرها ایجاد می‌کنند بهره ببرند

در کمال تعجب امروز کار و پژوهش به نسبت اندکی در مورد رابطهٔ معماری و شهر انجام می‌شود. به نظر می‌رسد بین معماری و شهر شکافی ایجاد شده است. معماران اغلب بدون در نظر گرفتن زمینهٔ شهری بناهایی منفرد طراحی می‌کند. این وضعیت مایهٔ تأسف است زیرا {طراحی بنا در ارتباط با شهر} فرصتی است که از دست می‌رود.

معماران می‌توانند از محدودیت‌هایی که شهرها ایجاد می‌کنند بهره ببرند. این محدودیت‌ها چه کالبدی باشند و چه جغرافیایی، چه قانونی و چه اجتماعی، بایستی شما {در مقام معمار} را ناچار به نوآوری کند. مسئله این است که {چگونه} راه‌هایی برای دگرگون کردن این عوامل منفی و استفاده ازشان به شکلی مولد پیدا و آنها را در راستای تحول شهر به نیروهای مثبت تبدیل کنید. (در گفتگو با Alexander Eisenschmidt، منتشر شده در مجلهٔ Architectural Design، سال ۲۰۱۲)

دسته‌ها
عبدالحمید نقره‌کار

عبدالحمید نقره‌کار: فرمالیسم در معماری یعنی بت‌پرستی و بت‌سازی

خداوند می‌فرماید همه‌چیز در دنیا آیه و نشانه است «سَنُرِیهِمْ آیَاتِنَا فِی الْآفَاقِ وَفِی أَنْفُسِهِمْ» یعنی هنر اسلامی باید سمبلیک و تمثیلی باشد؛ یعنی انسان را از ظاهر به باطن هدایت کند نه مثل امروز فرمالیسم در جامعه حاکم است. فرمالیسم در معماری یعنی بت‌پرستی و بت‌سازی. معماری فقط کالبد بنا، شهرت‌طلبی و بازی با فرم‌ها برایش مطرح باشد، بت‌تراش است و آن چیزی که ایجاد می‌کند بت است، بنابراین در بسیاری از شهرهای ما پر از بت و بت‌سازی شده و این عینه ظاهربینی و ظاهرفریبی است. همان‌گونه که جناب سعدی می‌گوید: «هرگز اگر راه به معنی برد/ سجده صورت نکند بت‌پرست.» ما در شهر می‎بینیم که سجده به صورت می‌کنند چون هواهای نفسانی، شکل‌ها و فرم‌های حسی و غریزی به آن‌ها تبدیل شده است و صرفا تجاری هستند. یا جناب مولانا می‌گوید: رو به معنی کوش ای صورت‌پرست تا نباشی بت‌تراش و بت‌پرست. این موضوعی است که در طراحی معماری و شهرسازی ما یعنی ظاهرسازی و حس غریزی وجود دارد زمانی هم که بت‌پرست باشی معماری وشهرسازی که هم انجام می‌دهید بت‌تراشی است. (در گفتگو با مریم علی‌بابایی، منتشر شده در وب‌گاه خبرگزاری مهر، سال ۱۳۹۷)

دسته‌ها
شیوا آراسته

شیوا آراسته: زمینه‌گرایی اصل و جوهرهٔ معماری پیشینیان ما بوده است

معماری زمینه‌گرا شاخه و حوزه‌ای از معماری را شامل می‌شود که فقط نگاه کالبدی به معماری ندارد و معماری را فقط ساخت و ساز نمی‌بیند. بلکه معماری را برآیندی از مسائل اجتماعی و اقتصادی و زمینه‌های تاریخی، اقلیمی و محیط زیست و همین‌طور کالبد می‌‌داند. در واقع به کلیه نیروها و آیتم‌هایی که در به وجود آمدن یک کالبد معماری تأثیر دارند، توجه می‌کند و معماری را برآیند چندین حوزه می‌بیند، موضوع طراحی در حوزه زمینه‌گرایی فقط کالبد فیزیکی نیست. حالت کلی باید زمینه را در چهار حوزه کلان؛ اجتماعی، فرهنگی و تاریخی، محیطی و کالبدی بررسی و تحلیل کرد و تأثیر آن را در معماری و شهرسازی معاصر لحاظ کرد. {…} زمینه‌گرایی دقیقاً اصل و جوهره معماری پیشینیان ما بوده و معماری‌ و شهرسازی گذشته مانند معماری بازارها، مساجد و خانه‌های ایرانی با این نگاه ساخته شده‌اند. به همین دلیل معماری خانه‌ها در هر بوم و اقلیمی متفاوت بوده و منتج از زمینه فرهنگی، طبیعی و تاریخی آن شهر بوده است. معماری دنیا در دوره‌ای از معماری زمینه‌گرا فاصله گرفت و به سمت مدرنیسم سوق پیدا کرد ولی در چند سال اخیر ما دوباره شاهد این هستیم که جایزه پریتزکر را به معمارانی می‌دهند که معماری را در بین مردم و با مردم انجام می‌دهند. من فکر می‌کنم این خیلی مهم است که معماری برای مردم باشد. ما اصولاً دو دسته معمار و هنرمند داریم؛ یک دسته از آن‌ها می‌گویند هنر برای هنر است و دسته دوم هنر را برای مردم می‌دانند. معماری زمینه‌گرا جزو دسته دوم است. اصولاً معماری برای مردم است. معماری برای خود معمار نیست که ما بر اساس احساسات خودمان و با هزینه مردم بنایی را بسازیم و مردم را در خصوص اظهار نظر در مورد کارمان واجد صلاحیت ندانیم. (در گفتگو با سمیه باقری نویسندهٔ وب‌گاه هنرآنلاین، سال 1397)