میس فن در روهه حق داشت که میگفت تنها راه دست یافتن به کمالْ کمینهگرایی است، نه بیشینهگرایی. من این موضوع را وقتی با ورنر سوبک {مهندس سازهٔ اهل آلمان} ملاقات کردم بیشتر فهمیدم. از زمانی که او را دیدم این احساس به من دست داد که به دانشکده برگشتهام. قبل از دیدن او، عادت کرده بودم که چیزها را خودم بفهمم یا به آنچه مهندسان سازه به من میگفتند اعتماد کنم، اما با حضور او ماجرا متفاوت است. من از او نه فقط راه حل را، بلکه علت پشت آن راه حل را هم یاد میگیرم. وقتی ما در حال طراحی هستیم، او کنارم مینشیند و وقتی من یک خرپا رسم میکنم میگوید «این بخش از سازه دوست ندارد آنجا باشد». همین میشود که ما نسبت به سازهٔ بنا مسئولیت بیشتری پیدا میکنیم. به پایانهٔ شمارهٔ یک یونایتد ایرلاینز در اوهر نگاه کنید که من در سال هزار و نهصد و هشتاد و شش طراحیاش کردم. اگر آن زمان سوبک را میشناختم به من اجازهٔ چنین کاری را نمیداد. حالا من فکر میکنم که آن سقف قوسی شکل با آن خط شکست صاف شبیه یک قوس هایتک مربوط به دوران باروک است.
معماری سر و کارش با نور و فضاست، اما برای من فرمی که از نیرو پیروی میکند بر فرمی که از کارکرد پیروی میکند رجحان دارد. (در گفتگو با Vladimir Belogolovsky، منتشر شده در وبگاه ArchDaily در سال ۲۰۱۸)