دسته‌ها
فرح اصولی

فرح اصولی: میانبری در هنر وجود ندارد؛ اگر هم وجود داشته باشد دروغ است

واقعیت این است و نکته اینجاست که میانبری در هنر وجود ندارد. اگر هم وجود داشته باشد دروغ است. یعنی این که با روابط و دیدن این که بازار چه می‌خواهد و این جنس کارها، اگر هنرمند بخواهد اینطور خودش را مطرح کند، مسیرش تقلید یک سری کارها می‌شود و بدترین قسمتش ظلمی است که به خود انسان می‌شود. چون هنرمند از آن لذت فاصله می‌گیرد. این لذت آنقدر خالص است که با وارد شدن این مسائل خراب می‌شود.

پس بنابراین، کار… کار… کار، که از همه‌چیز مهم‌تر است و یک بند باید کار کند. سواد هم خیلی مهم است، که فقط دست آدم کار نکند. و بعد کنجکاوی و به یک نوعی، با چشم و گوش باز جهان را نگاه کردن. اینها کمک می‌کنند که انسان جلو برود و در واقع صبر و تحمل. (در گفت‌وگو با سینا علیزاده، منتشر شده در مجله‌ی مطالعات هنرهای زیبا، دوره‌ی ۲، ش ۳، سال ۱۴۰۰)

دسته‌ها
گائتانو پشه

گائتانو پشه: ما باید با کارهایمان آینده را به زمان حال بیاوریم؛ این بهترین کاری است که می‌توانیم انجام دهیم

من همیشه در حال تلاش برای نوآوری بوده‌ام؛ من تکرار را دوست ندارم. زمانْ چیزی است که هر لحظه تغییر می‌کند، زمانْ هیچ‌وقت تکرار نمی‌شود. من تلاش می‌کنم که از این مثال پیروی کنم.

کنجکاوی نیز در این زمینه مرا کمک کرد، چرا که فکر می‌کنم پیشرفت مهم‌ترین چیزی است که می‌توانیم داشته باشیم. آینده زمانه‌ای زیباست، هرچیزی {در آینده} ممکن است. ما باید با کارهایمان آینده را به زمان حال بیاوریم. و این بهترین کاری است که می‌توانیم انجام دهیم. (در گفت‌وگو با Emma Robertson، منتشر شده در وب‌سایت The Talks، سال ۲۰۱۷)

دسته‌ها
رافائل مونئو

رافائل مونئو: معماری خوب قادر است زمینه را به خود جذب کند و به چیزی دیگر تبدیل شود؛ چیزی بدیع اما برخاسته از مکان خودش

زمینه {یا سیاق بنا} مهم است، و من هیچ‌گاه زمینه را رد نمی‌کنم، اما استدلال خواهم کرد که اثر من صرفاً زمینه‌گرا نیست. من همواره به فراتر از زمینه نگاه می‌کنم. من کنجاوم. من با زمینه و علیه آن کار می‌کنم. مراد من از سازگاری با بستر همین است؛ سازگاری حجم بنا با ویژگی‌های خاص بستر. دیدن این که بستر چه نیازی دارد و بنا می‌خواهد چه باشد، بازی با ضرباهنگ، تناسبات، فاصلهٔ میان عناصر مختلف، تأکید بر وضوح شیوهٔ ساخت.

مهم است که بنای تازه را به خیابان گره بزنی، تا به شهر دور و برش ارتباط یابد. معماری خوب قادر است زمینه را به خود جذب کند و به چیزی دیگر تبدیل شود؛ {چیزی} بدیع اما برخاسته از مکان خودش. هر بنای تازه باید در بافت موجود شهر سهیم باشد تا تبدیل به بخشی جدایی‌ناپذیر از آن شود. (در گفتگو با Vladimir Belogolovsky، منتشر شده در وب‌سایت stirworld، سال ۲۰۲۰)

دسته‌ها
وینی ماس

وینی ماس: امیدوارم معماران جوان از طریق انتقاد و تدارک دلیل برای آن ما معماران نسل قبل را نابود کنند

دو چیز هست که امیدوارم معماران نسل بعد انجام دهند. یکی این که سراپا کنجکاوی باشند و دوم این که از طریق منتقد بودن و تدارک دیدن دلایلی برای آن ما {معماران نسل پیش از خود} را به سرعت نابود کنند، همانطور که ما این کار را برای معماران نسل پیش از خود انجام دادیم. شاید هر نسل متمایل است که این کار را انجام دهد. امیدوارم این کار به طرزی ژرف و هوشمندانه و به طریقی جذاب انجام شود.

وقتی به گذشته فکر می‌کنم، می‌بینم عاشق روشنفکری معماری امریکای جنوبی بوده‌ام و همین مرا به کنکاشی برای پاسخ به آن واداشته بود؛ نه به روشی مشابه، بلکه به روشی فرمی و فضایی. و این همان چیزی است که به نظر من وضعیت یک معمار را مشخص می‌کند. البته همزمان با بالا رفتن سن و سالم امیدوارم که این سطح از اندیشه و این مرحله از رویکرد فکری برای نسل بعد جذاب باقی بماند و امید دارم از آن اقتباس کنند. (در گفت‌وگوی منتشر شده در وب‌سایت designboom، سال ۲۰۱۰)

دسته‌ها
کامران افشار نادری

کامران افشار نادری: معمار واقعی همیشه ریسک می‌پذیرد و از قالب خود بیرون می‌آید

برند، برداشت سطح پایینی از سبک است. به نظر من معمارهای خوب، نه تنها برند، بلکه حتی سبک‌ساز نیستند. من در جوانی مدتی نزد رنتسو پیانو کار می‌کردم و او هیچ پروژه‌ای را مانند کار قبلی خود انجام نمی‌داد. امروز هم نمی‌توانید کاری را، مثل پروژهٔ اخیر او در مالت، ببینید و ندانسته حدس بزنید کار رنتسو پیانوست. هر پروژه جدید، کنجکاوی و چالشی از نو است. برندسازی نوعی ارزش کاذب تجاری ایجاد می‌کند. برند چیزی است که مردم عادی سریع تشخیص می‌دهند. افرادی که کیفیت را تشخیص نمی‌دهند برند برایشان بسیار مهم است. اکثر کارهایی که برند هستند مشروعیت خود را از بازار ساختمان پیدا می‌کنند. معمار واقعی همیشه ریسک می‌پذیرد و از قالب خود بیرون می‌آید. (در گفتگوی منتشر شده در کتاب «گفتگو با معماران»، به کوشش جلال حسن‌خانی و رامین جلیله‌وند، سال ۱۳۹۸)