گردشگری بسیار مخرب است. شهردارانی که آرزو دارند شهرهایشان را به مکانهای گردشگرپسند تبدیل کنند نمیدانند که بزرگترین نعمتی که یک شهر میتواند از آن بهرهمند باشد این است که گردشگر نداشته باشد. بارسلونا آنقدر بزرگ هست که بتواند در برابر گردشگری مقاومت کند چون {زندگی شهری آن} در محلههای خاصی متمرکز شده است، اما چه بسیار شهرهای کوچکی که گردشگری آنها را مضمحل کرده است، مثلا فلورانس، ونیز یا حتی رم. در واقع جهانیسازی همراه با سهولت مسافرت باعث شده تا ما به نقاط مختلف سفر کنیم و از {مواجهه با} شهرهای دیگر لذت ببریم. حقیقت این است که لذت ما از مواجهه با جهانهای متفاوت از قبول این مسئله ناشی میشود که آن جهان متفاوت به ما تعلق ندارد. عدم تعلق همیشه این معنی را میدهد که ما شهرهای دیگر را در مقام غریبهای در یک جهان دوردست درک میکنیم. به نظر من به سختی میتوان حقیقت یک شهر را از نگاه یک گردشگر بهجا آورد. (در گفتگو با Magda Anglès و Judit Carrera منتشر شده در وبسایت PublicSpace، سال 2010)