دسته‌ها
فرهاد احمدی

فرهاد احمدی: معماری ما بسیار تحت تأثیر درک‌مان از خورشید به مثابه کانون نور و گرماست که جهات اربعه را به صورت چلیپا در سازمان فضایی بناهایمان شکل می‌دهد

معماری ما بسیار تحت تأثیر درک‌مان از خورشید به مثابه کانون نور و گرماست که جهات اربعه را به صورت چلیپا در سازمان فضایی بناهایمان شکل می‌دهد.

معماری ما بسیار تحت تأثیر درک‌مان از خورشید به مثابه کانون نور و گرماست که جهات اربعه را به صورت چلیپا در سازمان فضایی بناهایمان شکل می‌دهد. این نوع تفکر و تلقی از خورشید در مرکز فلات ایران به وجود می‌آید اما گستره‌ای تا سند و پنجاب، سیحون و جيحون و حتی تا نیل و اندلس دارد. توجه به خورشید امری کهن و تاریخی در ایران‌زمین است، هرچند در معماری دورهٔ اسلامی بود که این نگاه پرداخت شد، کیفیتی بالا پیدا کرد، اوج گرفت و فربه شد.

در سراسر زمین، بخش‌هایی هست که مردمش خورشیددوست‌اند و خورشید همیشه عزیز و مورد توجه است مثل مناطق شمالی. قسمت‌هایی نیز هستند که مردم در آن خورشیدگریزند و خورشید زندگی را تهدید می‌کند. اما در مرکز فلات ایران، هم خورشیدگریزی و هم خورشیدنیازی و خورشیددوستی وجود دارد. در فصل زمستان آفتاب‌نشینی یک سنت ایرانی است. ایوان‌های رو به آفتاب مساجد پاتوق آدم‌هایی بوده که اوقات فراغت خود را در آن می‌گذراندند و با پنج‌دری‌ها در خانه‌ها، از سوی دیگر در تابستان خورشیدگریزی رواج دارد و سایه نعمتی بزرگ است. بنابراین در این منطقه جهات شمال و جنوب اهمیت بسیاری پیدا میکند. اینگونه است که عنصری چنین مؤثر که زمانی به آن پناه می‌بریم و زمانی از آن می‌گریزیم؛ زمانی به آن عشق می‌ورزیم و زمانی از آن روی گردان می شویم، در تمامی اسطوره‌ها و ادبیات وارد می‌شود و در مرتبه‌ای دیگر، پایه‌گذار نوعی فلسفه می‌شود.

{…} در دراندازی طرح، تأثیر خورشید بر معماری ما آشکار است و با این تبعیت تداوم حیات خود را تضمین می‌کنیم. این نوعی پیروی از اسطوره است که امری انتزاعی است اما درعین حال شکلی مادی دارد و زمان و مکان در آن ممزوج می‌شوند. به همین دلیل هر خانه‌ای، حريم نوعی معبد را دارد و هر معبد و مسجدی مکانی امن چون خانه است؛ تخت جمشید که در آن مناسک نوروز را به جا می‌آورند هم کاخ است و هم معبد، فضاهایی مانند مساجد یا کعبه، به عنوان خانه‌خدا یا حتی خانه‌های مردم حامل این تقدس و حرمت هستند. اگر کسی تهدید شود، به مسجد پناه می‌برد و بست می‌نشیند و نمی‌توان متعرض او شد. (در گفت‌وگو با سید رضا شهرستانی، منتشر شده در مجلهٔ بیناب، ش ۲۷، سال ۱۳۹۶)

دیدگاهتان را بنویسید لغو پاسخ

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *