داستان هنرمند: فریده لاشایی

تحریریهٔ وب‌سایت گفتار

فریده لاشایی در سال ۱۳۲۳ در شهر رشت متولد شد. پس از پایان تحصیلاتش در دورهٔ دبیرستان به آلمان سفر کرد و پس از گذراندن مدرسهٔ مترجمی در مونیخ، به تحصیل در رشتهٔ هنرهای تزیینی در وین پرداخت. فریده لاشایی، برای نخستین بار نقاشی‌هایش را در ایران، در سال ۱۳۵۰ در یک نمایشگاه گروهی عرضه کرد و دو سال بعد، اولین نمایشگاه انفرادی خود را در گالری سیحون برپا کرد. نقاشی‌های فریده لاشایی را می‌توان نمونه‌ای از حضور هنر گذشته در هنر معاصر به‌شمار آورد. لاشایی بیشتر نقاشی اکسپرسیونیست است با رگه‌هایی بسیار قوی از خیالی انتزاعی؛ چنان‌که گاه کارهایش، به ویژه در دوره‌هایی در سه دههٔ گذشته به سوررئالیسم پهلو می‌زند. رنگ‌های اغراق شده‌ای که در کنتراستی شدید کنار هم نشسته‌اند و خطوط بی‌قرار و بی‌تاب مهم‌ترین ویژگی‌های تابلوهای فریده لاشایی هستند.
از نظر تماتیک، طبیعت بیش از هر چیز دیگر در کارهای فریده لاشایی حاضر است: طبیعت بی‌جان، گل‌ها و البته درخت‌ها. درخت عنصری همیشگی و تکرار شونده، همچون ملودی نامکرری است که هربار در هر تابلو، از نو جلوه می‌کند.
فریده لاشایی اما در بیش از چهار دهه آفرینش، تنها به قلم مو و رنگ و بوم اکتفا نکرد، مجسمه ساخت، از شیشه و سرامیک و آهن بهره گرفت تا به دنیای پیرامون خود چیزی بیفزاید. او در کنار نقاشی، در حوزهٔ ادبیات هم فعال بود و اولین رمانش با نام «شال بامو» چهرهٔ نویسنده‌ای جا افتاده از وی را به مخاطبانش معرفی کرد. کتابی که در آن راوی زن، به روایت چهار نسل می‌پردازد و تلاش‌ها و دغدغه‌های زن ایرانی را بازنمایی می‌کند. (برگرفته از مقالهٔ «فریده لاشایی؛ نقاشی که طبیعت را از درون خود می‌دید» منتشر شده در وب‌گاه بی‌بی‌سی فارسی، سال ۱۳۹۱)