
منوچهر مزینی
در حال حاضر برای معماران ایرانی تألیف لازمتر از ترجمه است.
به نظر من در حال حاضر برای فارسیزبانان یا دقیقتر، معماران ایرانی، تألیف لازمتر از ترجمه است. برای این که هر کتاب خارجی دربارهٔ معماری دارای اطلاعاتی است که معماران ایرانی چندان رغبتی به دانستن آن ندارند، چون مربوط به اوضاع مغربزمین است. این نکته بیآنکه از اهمیت ترجمه بکاهد، لزوم تألیف را نشان میدهد. از همین رو کارهای اخیر بنده {…} تألیف است و نه ترجمه. در واقع قبل از تألیف از زمان و معماری قصد داشتم کتابی در دنبالهٔ فضا، زمان و معماری و هموزن آن ترجمه کنم که وضعیت معماری جهان را بعد از سالهای شصت میلادی مورد بحث قرار دهد. اما به همان دلیل که در سطور بالا نوشتم کتابی نیافتم، پس خود دست به کار شدم. (در گفتگو با د. سمرقند، منتشر شده در مجلهٔ معمار، ش 3، زمستان 1377)
معماری مدرن حاصل رؤیای شبانه یا هوس حبابگونهٔ این یا آن معمار نبود.
معماری مدرن حاصل رویای شبانه یا هوس حبابگونهٔ این یا آن معمار نبود که خلقالساعه پدیدار شود تا به گفتهٔ جنکنز ناگهان در یک روز و در یک ساعت معین عمرش به سرآید. معماری مدرن را امکانات روزگار و پیشرفتهای علمی و فنی ایجاب کرد و این معماری هم از همان آزادی و آسایشی که مدرنیسم فراهم آورده بود برخوردار میشد و هم تجسم و تبلور این آزادی در عرصهٔ ساختمان شد. (در مقالهٔ «در قبول و رد مدرنیسم»، سال 1379)