
آلبرتو پرز-گومز | Alberto Pérez-Gómez
آلبرتو پرز گومز، متولد سال ۱۹۴۹، تاریخنگار معماری و پژوهشگر حوزهٔ پدیدارشناسی معماری است.تاریخ ما را آنچنان راجع به فرم راهنمایی نمیکند، بلکه ما را قادر میکند به روشی اخلاقی عمل کنیم.
چگونه یک نفر میتواند به سوی اتصال و کشف راههای ارتباط میان تاریخ و طراحی گام بردارد؟ او باید کارش را با فهم صحیح سرشت تاریخ به منزلهٔ هرمنوتیک آغاز کند. آنچه در معرض خطر است چیزی بیش از فرم است. هر دستور کار یا برنامهٔ معماری پیامدهای سیاسی دارد. آنچه یک نفر میتواند از پیشینههای تاریخی یادبگیرد -پیشینههایی راجع به چیزهایی در گذشته که ما آنها را تحسین میکنیم- این است که این پیشینهها میتوانند به پرسشهای ما ترجمه شوند و ما را قادر کنند که به روشی اخلاقی عمل کنیم.
تاریخ ما را راجع به فرمهایی که باید به کار ببریم آنچنان راهنمایی نمیکند. تاریخ دربارهٔ مناسب بودن کنشهای ماست، چیزی که احتمالاً بسیار مهمتر از مشکلات خاص فرمالی است که ما در مقام معمار معمولاً تشخیص میدهیم. (در گفتوگو با Saundra Weddle و Marc J. Neveu، منتشر شده در مجلهٔ ARKITEKTUR N، سال ۲۰۱۱)
شاید کارکرد اساسی معماری در سراسر تاریخ همین بوده باشد که صحنهای برای ارتباط فرهنگی آماده کند تا به لحاظ فکری و عاطفی با آگاهی مجسم {=تنیافته، بدنمند} سخن بگوید و مکانهایی را آشکار کند که با کنشهای ارزشمند انسانی همساز باشند. پدید آوردن فضاهایی که در آن فرد میتواند به واسطهٔ برهمکنش با دیگران به خودشناسی دست یابد کارکردی اساسی است؛ آنچه به طور سنتی با تجلی زیبایی تداعی داده شده است و به واقع نیز شاید شرط بنیادین سلامت روان و بدن تلقی شود؛ محیطی که به شکلی موزون آگاهی انسان را کامل میکند، به جای این که آن را از خود بیگانه کند. (در مقالهای با عنوان «زبان شاعرانه و معنای معمارانه» در سال ۲۰۱۶، ترجمهٔ رضا امیررحیمی، منتشر شده در مجلهٔ معمار، ش ۱۰۳، سال ۱۳۹۶)
ما در مقام انسان مدرن خیلی از خود متشکر هستیم. ما حس میکنیم میتوانیم در جهان خودمان زندگی کنیم و تقریبا محیطهای مادی تاثیری بر ما ندارد. ما فکر میکنیم در صفحه کامپیوترهایمان زندگی میکنیم. اما در نهایت، فضاهای مادیای که درست میکنیم واقعا بر ما تأثیر میگذارند. این فضاها میتوانند در سلامت یا بیماری ما نقش داشته باشند. اینجاست که تاریخ اهمیت پیدا میکند. اگر ما از گذشتگان درس نگیریم، هیچ منبع دیگری نداریم که به آن رجوع کنیم چرا که امروز هیچ چیزی وجود ندارد که همه در آن سهیم باشیم. ما همه باورهای کوچک و نصفه و نیمه خودمان را داریم. جهانشناسی متفاوتی داریم، مذهب متفاوتی داریم، و برای همین هم در جهان پیچیده و چند پارهای سکونت داریم. تنها راه برای یافتن شیوهٔ مناسب برخورد {با مسائل امروز} رجوع به تاریخ است. (در گفتگو با Saundra Weddle و Marc J. Neveu در وبسایت Architecture Norway، سال 2011)