
داریوش بوربور
داریوش بوربور، متولد سال ۱۳۱۳، معمار و شهرساز ایرانی است.جهانیشدن منافاتی با حفظ سنت و فرهنگ ندارد.
ما ایرانیها اکثراً در ایرادگیری ید طولانی داریم ولی در ارائه راه حل بسیار ناتوان هستیم. همه چیز را سیاه-سفید میبینیم، زیاده در تمام موارد اظهارنظر میکنیم، قضاوتمان شخصی و غیرعلمی است و در خیلی از موارد بیهوده غلو میکنیم. به دلیل بیاطلاعی و یا کماطلاعی از بقیه دنیا، اغلب فکر میکنیم که بسیاری از مسائل را فقط خود ما داریم و دیگران ندارند. در صورتی که خیلی از مسائل، بخصوص در مورد کلانشهرها را بسیاری از ممالک دنیا حتی بیش از ما دارند. انتقاد سازنده بسیار مفید است اما ایراد بیمورد اتلاف وقت و دلسردی ایجاد میکند.
یکی دیگر از ایرادات ما، باز هم به دلیل کماطلاعی، این است که از تجربیات و راهحلهای دیگر ممالک که قبل از ما این گرفتاریها را داشتهاند و برای بیشتر آنها جواب و راهحل مناسب و جوابگویی پیدا کردهاند، استفاده نمیکنیم و با صرف هزینههای گزاف، خودمان میخواهیم دوباره دنبال راهحل بگردیم. برای جبران ناآگاهیمان و دور زدن از عجز حل مشکل، دائم به غلط میگوییم که شرایط ما متفاوت است و باید راهحل «ایرانی»، «اسلامی»، «ایرانی-اسلامی» و یا «بومی» پیدا کنیم. در صورتی که بیشتر گرفتاریهای ما فنی و مدیریتی است و راهحل آنها همانند بقیه دنیا است. البته ما عقبافتادگیهای زیادی نیز از ممالک پیشرفته جهان امروزی داریم که با تلاش مضاعف توأم با طرز تفکر صحیح، سرعت و مدیریت باید سعی کنیم عقبافتادگیهایمان را جبران کنیم. به عنوان مثال، مترو و فاضلاب لندن از ۱۶۰ سال پیش شروع شدند اما ما ظرف چهل سال اخیر به این موضوعات پرداختهایم و هنوز سیستم فاضلاب تهران تکمیل نشده است. مترو تهران پیشرفت نسبتاً خوبی داشته و گسترش آن کمک بزرگی به حل ترافیک خواهد کرد.
بهتر است واژه «جهانیشدن» را جایگزین «غربگرایی» بکنیم تا جلوی حساسیتها و مخالفتهایی که با هر کار خوبی هم که از غرب سررشته گرفته را بگیریم. جهانیشدن بههیچوجه منافاتی با حفظ سنت و فرهنگ ندارد. ما باید از ژاپن این خصلت را بیاموزیم. ملت ژاپن به بهترین نحوی توانسته ضمن حفظ ارزشهای سنتی، اخلاقی و فرهنگی خود، هم جهانی شود و هم در زمره ممالک بسیار پیشرفته جهان قرار بگیرد. ولی ما متأسفانه حفظ ارزشهایمان را مترادف با عقبگرایی، عقبماندگی، پشت کردن به جهانیشدن و عدم پیشرفت گرهزدهایم. (در گفتگو با سمیه باقری، منتشر شده در وبگاه هنرآنلاین، سال ۱۳۹۷)
چیزی به نام «معماری ایرانی» یا «معماری اسلامی» وجود ندارد.
مقولهای به عنوان «معماری ایرانی» اصلاً وجود ندارد. این یک توهم است که مدتها برای ایرانیها و حتی معماران ایرانی مخصوصاً در قرن بیستم پیش آمده است. {…} در گذشته صاحبکارها به معماران میگفتند که ما معماری سنتی ایرانی میخواهیم. اما معماری سنتی ایرانی چیست؟ ما 7 هزار سال تاریخ داریم که در این مدت دوران مختلفی را پشت سر گذاشتهایم و معماری هر دوره نیز متفاوت از دوره دیگر بوده است. معماری ایلامی با معماری هخامنشی و معماری هخامنشی با ساسانی بسیار متفاوت بوده است. معماری ساسانی نیز با معماری صفویه متفاوت بوده است. حال وقتی ما میگوییم، معماری سنتی ایرانی، کدام اینها مد نظر است؟ {…} در مورد معماری اسلامی نیز همینطور است. یعنی ما چیزی به نام معماری اسلامی هم نداریم. در آیات و احادیث ما در مورد بسیاری مطالب صحبت شده است اما در مورد معماری هیچ راهحلی داده نشده و تقریباً هیچ صحبتی در این زمینه انجام نشده است. دلیل آن نیز بسیار واضح بوده است زیرا در آن دوران اصلاً در عربستان معماری وجود نداشته است. {…} یک زمانی کشور سوریه تحت سلطه رومیها بوده و به همین خاطر مساجد بدو اسلام در سوریه به سبک رومی ساخته شدهاند. مساجد ایران که معروف به بنای اسلامی هستند، همگی برگرفته از بناهای ساسانیاند. یعنی سبک معماری آنها، سبک معماری دوران ساسانی است. {…} سبک گنبد، کاشیکاری، نقوش، چهارطاق و… صد درصد متعلق به معماری دوران ساسانی است.
بسیاری از محققهای درجه یک و تراز اول، چه خارجی و چه ایرانی نیز، این معماریها را، معماری اسلامی مینامند. در صورتی که این نام غلط است. معماری ایرانی هم همین حالت را دارد. ما میتوانیم راجع به معماری بومی صحبت کنیم. معماری بومی با معماری ایرانی متفاوت است. به عنوان مثال معماری ما در بندرعباس به دلایل اجتماعی، آب و هوایی و… یک معماری بومی است که یک سری از ویژگیهای آن با نقاط دیگر متفاوت است. در کردستان هم یک تفاوتهایی در معماری بومی وجود دارد. در شمال ایران هم که تغییرات آب و هوایی و مسائل اجتماعی بیشتر متفاوت بوده، میبینیم که ساختمانها به طور کلی سبک دیگری دارند. پس ما راجع به معماری بومی میتوانیم بگوییم که این معماری متعلق به کدام منطقه است ولی نمیتوانیم به طور اخص بگوییم که فلان ساختمان معماری ایرانی است. (در گفتگو با سمیه باقری نویسندهٔ وبگاه هنرآنلاین، سال 1397)