
ریچل هاو
برای بانوان، باقیماندن در حرفهٔ معماری مشکل است، نه ورود به آن.
در حال حاضر معماری هم برای زنان و هم برای مردان حرفهای جذاب بهشمار میرود. حرفهٔ معماری بهراحتی زنان را بهسوی خود جذب میکند؛ نسبت زنان و مردان وارد شده به دانشگاهها تقریبا ۵۰ – ۵۰ است. پس وارد شدن بانوان به معماری مشکل نیست بلکه باقی ماندنشان در این حرفه مشکل است. حجم تعهدی که در این حرفه لازم است، میزان حقالزحمه، سرگردانی مدام بین خانواده و شغل و تاثیر این مسائل بر پیشرفت، مصائبی مرتبط به یکدیگر است که زنان با آن روبرو میشوند.
راه حلی سریع و ساده برای این معضل وجود ندارد. مشکلی است که تا حد زیادی ریشه در نیازهای امروز صنعت ساخت و ساز دارد: معماری شغل مناسبی شاغلان پارهوقت نیست. رسیدگی به نیازهای خانواده و زندگی شخصی و همزمان مدیریت کردن یک پروژه (که احتمالاً پنج روز هفته نیازمند پاسخگویی فوری است) بسیار سخت و دشوار است. با این حال راهکارهایی همچون از بین بردن فرهنگ ساعت کار طولانی –یعنی این توقع که تنها با گذراندن ساعتهای طولانی در انزوا و پشت میز میتوان یک کار را به نحو احسن انجام داد-، تغییر رویکرد کارفرما در مورد همیشه دسترس بودن کارمندان زن، طرح راهکارهای خلاقانه در مورد نحوه مدیریت کار پارهوقت و شیوههای کاری انعطافپذیر، میزان مناسبتر و عادلانهتر دستمزد و عرضهٔ ساز و کارهای حمایتی و در دسترستر مثل طرحهای تربیت کارآموز میتواند در این راه به زنان کمک کند. (در گفتگو با philip stevensمنتشر شده در وبسایت دیزاینبوم، سال 2016)