
فرای اتو | Frei Otto
فرای اتو، متولد سال ۱۹۲۵ و درگذشتهٔ سال ۲۰۱۵، معمار و مهندس آلمانی برندهٔ جایزهٔ پریتزکر بود.یک معمار خوب همیشه یک مددکار اجتماعی و یک پزشک خانواده است.
یک معمار خوب همیشه {همچون} یک مددکار اجتماعی و یک پزشک خانواده است، کسی که تجویز نمیکند مردم چه ساختمانهایی باید داشته باشند، بلکه به آنها کمک میکند تا خودشان مسکن مناسب بسازند. تمایل زیادی در بین مردم برای امتحان کردن اشکال جدید خود-سازی وجود دارد، بسیاری از مردم از طراحی این گونه بناها لذت میبرند. اما معماران نه، و بسیاری از آنها مخفیانه صاحبان خانهها را تحقیر و روشهای به اصطلاح خردهبورژوایی آنها را مسخره میکنند. معماران میتوانند تلاش کنند تا به مردم بگویند چه چیزی ممکن است. افراد بسیار کمی از مردم از طیف وسیع آنچه ممکن است اطلاع دارند. تنها دلیل اینکه مردم به سراغ رویکرد امتحانشده و کلیشههای تولیدکنندگان ساختمانهای پیشساخته میروند همین است. (در گفتوگوی منتشر شده در کتاب Talking architecture: interviews with architects در سال ۲۰۰۸)

بسیاری از معماران توسط آموزشی که {در دانشکدههای معماری} دیدهاند نشاندار شدهاند. استادان آنها بهشان گفتهاند: «شما معمار هستید، پس بنشینید چیزی طراحی کنید و آن را بسازید». اما من میگویم: «بیایید هیچچیز نکِشیم. بیایید فقط به دنبال ناشناختهها بگردیم». برخی همچون {راب} کریر دوست دارند که خیال آنها سرانجام راه به جایی ببرد و به طراحی چیزی منجر شود. کریر انسانی بسیار پراحساس است. سخنرانیهای او همچون صحنهای از نمایش، انفجاری از انرژی، است. من به او گفتم که یک شهر را نمیشود طراحی کرد، فقط میتوان شهر را واگذاشت تا خودش توسعه پیدا کند. او طور دیگری احساس میکرد و گفت که شهر باید در وضعیتی قرار گیرد که بتوان آن را طراحی کرد. {…}
من دوست ندارم خانهها را طوری طراحی کنم که گویی مجسمهساز هستم، بلکه ترجیح میدهم کشف کنم که خانهها چه شکلی باید باشند و چگونه میتوانند خود را به وجود آورند. (در گفتگو با Juan María Songel در سال ۱۹۹۷، منتشر شده کتاب «A Conversation with Frei Otto»)
مهندسی ساختمان معاصر به سوی کوتهفکری سوق پیدا کرده و واقعا از مدار اندیشه دور افتاده است. مهندسی ساختمان {امروز} بسیار از حوزهٔ علمی تفکر انسان دور است، در حالی که در طول دورهٔ زمانی دیگری در رأس این حوزه بود، زمانی که معماران فیزیکدانان پیشتازی بودند که بلندترین ساختمانها را میساختند و عالیترین تجربههای بشر را میساختند. اما حالا هم معماران و هم مهندسان ساختمان از دانشمند برتر بودن دست کشیدهاند. این شکایتی است که من دارم و البته تنها نیستم، اووه آروپ و فریتز لئونارد کهنهکار و اشتفان پولانی نیز با من هم عقیدهاند. این افتضاح است که حرفهٔ مهندسی به چیزی پوچ، که خود را به کاربرد چند فرمول معدود محدود کرده، تبدیل شده است. این اصلاً کافی نیست. (در گفتگو با Juan María Songel در سال ۱۹۹۷، منتشر شده کتاب «A Conversation with Frei Otto»)