نسرین سراجی

نسرین سراجی، متولد سال ۱۹۵۷، معمار ایرانی و دارندهٔ نشان لژیون دونور فرانسه است.

نقش ابزارهای دیجیتال در طراحی معماری، همچون نقش مایکروفر در آشپزی است.

نسرین سراجی

در دههٔ نود {میلادی}، پس از وقوع انقلاب اطلاعات، وضعیت جوامع ما دیجیتالی شد. نقش {ابزارهای} دیجیتال در طراحی به همان اندازهٔ نقش اجاق‌های میکرو ویو در آشپزی است. سخت‌افزار کامپیوتر و نرم‌افزار دیجیتال ابزار هستند، آنها هوشمند نیستند، هنوز هم برای فکر کردن باید مغز پرورش یابد، یک نرم‌افزار به پارامترهایی برای انجام کارش نیاز دارد.

دوست ندارم مثل دایناسورهایی به نظر برسم که نمی‌خواهند وضعیت دیجیتالی را به عنوان واقعیت دوران ما بپذیرند. همین‌طور که می‌گویید، بخش عمدهٔ فارغ‌التحصیل‌های جدید بر اساس مهارت‌شان در استفاده از نرم‌افزار استخدام می‌شوند. این به معنای این است که دفاتر معماری که عمدتاً بر مهارت و نقش نرم‌افزار به عنوان سازمان‌دهنده تکیه دارند برای سفارش‌گرفتن نیازمند تکنولوژی جدید هستند.

به استثنای دوران بنایی، معمار هیچ‌گاه سازنده نبوده. تکنولوژی بی‌آی‌ام {یا بیم} و دیجیتال معمار را وادار خواهند که نگاهی متفاوت به حرفه‌اش داشته باشد و معمار-طراح نایاب خواهد شد (اکنون همین‌طور است)، اما این الزاماً مشکلی نیست. فقط به این معناست که ما نیاز داریم به نوعی دیگر تدریس کنیم و اجازه دهیم دوره‌های تحصیلی مدارس معماری خود را با این تغییر سازگار کنند. با این کار به زودی شاهد تفکیک آنها که مدارس تحقیقی به شمار می‌آیند از مدارس کاملاً حرفه‌ای خواهیم بود. اگر خوش‌بین هستید شاد و راضی خواهید بود و اگر بدبین هستید می‌توانید همچون جیان کارلو دی‌کارلو در مرگ معماری سوگواری کنید. (در گفتگو با کورش رفیعی، منتشر شده در مجلهٔ معماری و ساختمان، ش ۴۷، سال ۱۳۹۵)

معماری فقط زمانی می‌تواند روی جامعه تأثیر بگذارد که مردم عادی آن را بفهمند و بخواهند.

نسرین سراجی

لازم است معماران، برنامه‌ریزان {شهری} و معماران منظر در روشی که با یکدیگر همکاری می‌کنند و همچنین طریقهٔ نگاه‌شان به بستر پروژه‌ها تجدید نظر کنند. پیچیدگی سرزمین‌ها در ارتباط با اقتصاد و توسعهٔ آنها رشته‌های ما را با پرسش‌هایی ضروری مواجه می‌کند. اختصاص داشتن {به بستر} و اوضاع محلی موضوعی اساسی است، از این رو فهم بستر مورد مداخله، ویژگی‌های اجتماعی آن، مشخصه‌های سیاسی و اقتصادی آن، اوضاع اقلیمی و کد ژنیتیکی آن در طریقه‌ای که ما طرح‌ها را پیشنهاد می‌کنیم در منتها درجهٔ اهمیت قرار دارد.

ما پیش از آن که چیزی در بستر طرح «بنویسیم»، باید آن را با دقت بخوانیم و شرح دهیم. معماری فقط زمانی روی جامعهٔ ما تأثیر می‌گذارد که مردم عادی آن را بفهمند و بخواهند. معماران طی مدتی طولانی، از طریق استفاده از لهجه‌ای درون‌گروهی که برای سایر رشته‌ها ناآشناست، عموم مردم را با ضرورت معماری بیگانه کرده‌اند. ما باید ایدهٔ کمینهٔ هوشمند را تبلیغ کنیم؛ یعنی {استفاده از} کمترین مواد، کمترین هزینه، کمترین دخالت و غیره، به این منظور که تخریب محیط‌های طبیعی را کند و بالاخره فروبنشانیم. (در گفتگو با احمد زهدی، منتشر شده در مجلهٔ 2A، سال ۲۰۱۷، به نقل از وب‌سایت مجلهٔ 2A)

هنوز معتقدم که معماری باید زندگی و فکرها را تغییر دهد.

نسرین سراجی

من هنوز یک معمار مدرن هستم. یعنی همان‌طور که معماران مدرن عقیده داشتند که معماری، زندگی بعد از جنگ را عوض خواهد کرد، من هم معتقدم که معماری باید با انتقاد در زمان معاصر زندگی‌ها را تغییر دهد. شاید این نوعی ایدئالیسم باشد ولی من هنوز معتقدم که فضا، نور، فرم و برنامهٔ یک ساختمان می‌تواند فکر و برداشت عموم را عوض کند. تاریخ و گذشته‌ها در معماری بسیار مهم است ولی متأسفانه اکثر معماران به عنوان سمبل یا به عنوان نشانه‌ای از عصر دیگر، از آن استفاده می‌کنند. من از تاریخ و از مسائل اقتصادی و اجتماعی به عنوان اطلاعات و مادهٔ اساسی زبان معماری استفاده می‌کنم.

{…} من دنبال زبان تازه‌ای نیستم. به نظر من زبان معماری معمار نباید عوض شود بلکه باید کامل شود. من در جستجوی کامل کردن زبان معماری‌ام هستم. (در گفتگو با شهرام گل‌امینی، منتشر شده در مجلهٔ شارستان، ش ۳۲و ۳۳، سال ۱۳۹۰)

معمار امروز باید یک اژدهای دوازده‌سر باشد.
نسرین سراجی

پایگاه اجتماعی معمارِ امروز بسیار متفاوت از قبل است. علاوه بر این، حضور زنان در معماری همچون دیگر رشته‌ها جدید است. معمار امروز باید یک اژدهای دوازده‌سر باشد، باید بتواند با سیاست‌مدارها، با بخش خصوصی، با انجمن‌های محلی، با همهٔ مهندسان، مشاوران و پیمانکاران زن و مرد پروژه‌اش گفتگو کند، نحوهٔ اجرای همهٔ مصالح ساختمانی جدید را بداند و … . معمار باید روشنفکری باشد که ابزار تغییر دادن دنیا را در اختیار دارد. این تغییر شکل چیزی نیست که اغلب مردم فکر می‌کنند به آن نیاز دارند یا آن را می‌خواهند. تنها معماری که فکر می‌کنم راهی برای غلبه بر این مشکلات پیدا کرده رم کولهاس است. معماران جوانی هم هستند که کارهای جالبی ارائه می‌دهند که در حاشیهٔ معماری قرار دارند، اما نمی‌دانم می‌توانم آنها را روشنفکر بدانم یا نه. آخرین برندهٔ جایزهٔ پریتزکر، ونگ شو، احتمالاً روشنفکر نیست، اما یک چینی اهل قلم است. پس شاید این امید وجود دارد که در نهایت آنچه را من «سال‌های معماری دیسکو» می‌نامم در آینده پشت‌سر خواهیم گذاشت. (در گفتگو با محمد محمدزاده، ترجمهٔ آزیتا ایزدی، منتشر شده در مجلهٔ معمار، ش ۷۷، سال ۱۳۹۱)

کارفرما می‌تواند کاری کند که یک پروژه نمونه و سرمشق شود یا آن را به کابوس تبدیل کند.
نسرین سراجی

معماری و شهرسازی همیشه به کارفرما نیاز داشته‌اند. کارفرما می‌تواند کاری کند که یک پروژه نمونه و سرمشق شود یا آن را به کابوس تبدیل کند. زمانی که پروژه شکست می‌خورد معمار تنها فرد مقصر نیست. داروینیسم نه فقط حذف، بلکه مفهوم تکامل را مطرح می‌کند. طبیعت و نیروهایش با نیروی کارفرما و معمار بسیار تفاوت دارد. معمار اگر نتواند کارفرما را متقاعد کند که منافع عمومی مهم‌تر از منافع فردی است، ممکن است از کار حذف شود. این بهای سنگینی است که باید برای معمار بودن پرداخت.

دوران شاهان و اربابان به سر رسیده، ما در دوران دموکراسی هستیم. به این معنا که همه حق دارند سهمی از آن داشته باشند. در اروپا و به خصوص فرانسه، هنوز پروژه‌هایی هست که عمومی‌اند (هم معماری و هم شهرسازی) و با هزینهٔ عموم ساخته می‌شوند. اگرچه تعداد اندکی از آنها به معماری خلاقانه می‌انجامد. بخش عمدهٔ این پروژه‌ها به «معماری پر زرق و برق» منتهی می‌شود. ما در دوران بسیار ضد و نقیضی زندگی می‌کنیم. همه از ما می‌خواهند با منافع کاملأ متضاد کار کنیم و همه‌چیز هم خوب، ارزان و سریع ساخته شود. معماری امروز صرفاً یک محصول است. فقط در مجله‌ها و دانشکده‌هاست که معماری می‌تواند بدون توجه به منافع تجاری ارائه شود و مورد بحث قرار گیرد. (در گفتگو با محمد محمدزاده، ترجمهٔ آزیتا ایزدی، منتشر شده در مجلهٔ معمار، ش ۷۷، سال ۱۳۹۱)