
ولف دی. پریکس | Wolf D. Prix
ولف دیتر پریکس، متولد سال ۱۹۴۲، معمار اتریشی و یکی از مؤسسان دفتر کوپ هیملبلاو است.ما معماران روز به روز قدرتمان کمتر میشود و این تقصیر خودمان است.
ما معماران باید {بر سر حرفمان} پافشاری کنیم. اگر شما تحت عمل جراحی قلب باشید به دکتر نمیگویید که بریدگی دوست ندارید. چنین حرفی مسخره است. اما این همان روشی است که مردم با معماران رفتار میکنند. {مردم به معمارشان میگویند:} «من این کاری که کردی دوست ندارم، چون دوست دارم برعکس این کار را برایم انجام دهی».
این وضعیت تقصیر ماست. تقصیر ماست که داریم قدرتمان را از دست میدهیم. روز به روز قدرتمان را از دست میدهیم و در عین حال مسئولیت بیشتری بر عهدهمان گذاشته میشود.
{…} {معماران این روزها} دغدغهٔ کاشت درخت دارند، دغدغهٔ نگرش ساکنان را دارند، دغدغهٔ اقلیم را دارند؛ {این روزها} همهٔ چیزهای دیگر مهمتر از ساختمان است. (در گفتوگو با Tom Ravenscroft، منتشر شده در وبسایت dezeen، سال ۲۰۲۲)
دانشجوهای معماری باید همهٔ اطلاعاتی را که به آنها میدهید تجربه کنند تا بتوانند به دانش تبدیلش کنند.
{در زمینهٔ آموزش معماری} امریکا آکادمیکتر است و رویکردش به معماری از نظر تئوری بسیار هوشمندانه است. تئوری در امریکا فوقالعاده است، هرچند گاهی بیش از اندازه آکادمیک است. در اروپا مدارس خیلی در دید نیستند، چون دانشگاهها تلاش میکنند به دانشجوها یاد بدهند چطور بسازند. این یک توهم است. تئوری من در رابطه با آموزش این است که همهٔ اطلاعاتی که شما به دانشجوها میدهید، آنها باید تجربه کنند تا بتوانند به دانش تبدیلش کنند. نه در اروپا و نه در امریکا این کار انجام نمیشود. در امریکا خیلی به جنبهٔ آکادمیک و تئوری توجه میشود. در اروپا تئوری وجود ندارد، دستکم به آن شکل هوشمندانه که در امریکا هست. مثلاً به کیپنس فکر کنید. من اینجا در اروپا هیچ کیپنسی نمیشناسم. دانشجوها در اروپا مسائل تکنیکی را یاد میگیرند که همان فاصله را از واقعیت دارد که تئوری در مدارس امریکا دارد. (در گفتگو با کامران بهمنی، منتشر شده در کتاب «روایتهای آوانگارد»، تألیف پویان روحی، سال ۱۳۹۴)
مسابقات معماری از ارزش اندیشهٔ معماران میکاهد.
برگزار کردن مسابقات معماری کاری بسیار مزخرف است. {…} آیا میتوانید تصور کنید که لازم باشد صد یا دویست پزشک جراح توانایی خود را برای عمل جراحی قلب بدون گرفتن هیچ پولی ثابت کنند؟ فقط معماران احمق در مسابقات شرکت میکنند. به تازگی در روزنامهای خواندم که یک سرمایهگذار گفته بود: «از برگزار کردن مسابقات معماری بسیار خوشحالم، چرا که به صورت مجانی صد ایده گیرم میآید.»
{…} من دوست ندارم به صورت رایگان کار کنم. این کار باعث کاهش ارزش اندیشهٔ ما معماران میشود. شرکت در مسابقات معماری بصورت ناشناس معماران را بردهٔ پول میکند. (در سخنانی در حاشیهٔ فستیوال معماری در برلین، به گزارش مجلهٔ CLAD، شمارهٔ اول، سال ۲۰۱۷)
معماری شغل مزخرفی است. دانشجویان معماری هدفشان این است که معروف شوند؛ یعنی تبدیل شوند به معماران پولدار. آنها همهچیز را از مجلات و روزنامهها یاد میگیرند. شاهدش همین رندرهای شهوتانگیز است. این موضوع امیدوارکننده است، اما کافی نیست. شما در مقام معمار لازم است به ابعاد متفاوت موضوع بیندیشید، نه فقط به دو بعد. حالا نوبت معماران جوان است که به این موضوع را دوباره مورد اندیشیدن قرار دهند که چگونه میتوان در توسعهٔ جامعه از طریق معماری اثر گذاشت. حالا زمان آن رسیده که جوانان به این فکر کنند که معماری چگونه میتواند در توسعهٔ جامعه نقش داشته باشد، همچون ما که در سال شصت و هشت میلادی اندیشیدن راجع به این موضوع را آغاز کردیم. و مسئلهٔ امروز حقهبازی راجع معماری سبز است؛ این که بناها صرفا به این دلیل که بیرون نمای آنها درخت کاشته شده دوستدار محیط زیست تلقی میشوند. (در گفتگوی منتشر شده در وبسایت designboom در سال ۲۰۱۱)