
پیروز حناچی
پیروز حناچی، متولد ۱۳۴۳، معمار، سیاستمدار و در حال حاضر شهردار تهران است.دین اسلام به ما نگفته معماری ما به چه شکل باشد؛ بلکه به ما گفته چگونه زندگی کنیم.
واقعیت این است که از دیدگاه نظری در مورد معماری اسلامی ایرانی اتفاق نظری وجود ندارد. برخی این را یک مصداق میبینند مثلاً میگویند هر بنایی که گنبد و مناره و یا هندسه داشته باشد یک بنا با معماری اسلامی ایرانی است. اما برخی دیگر این نوع معماری را یک مفهوم میبینند.
واقعیت این است که وقتی اسلام ظهور کرد، به ما نگفت که معماری به چه شکل باشد؛ بلکه اسلام به ما گفته است که چگونه زندگی کنیم. اگر درست زندگی کنیم، درست آموزش ببینیم و درست تکامل یابیم، آن محصولی هم که توسط معماران ما درست میشود محصول درستی خواهد بود. این حرف امروز هم نیست بلکه شاید در قرن دوم توسط حکیم ابونصر فارابی در بحث مدینهٔ فاضله به این نکته اشاره میکند. ایشان میفرماید مدینهٔ فاضله محصول دست کسانی است که در این جامع به تکامل میرسند. یعنی اگر آن جامعه متكامل باشد، خروجیهای آن هم متكامل خواهد بود.
با این نگاه، معماری اسلامی ایرانی یک مفهوم میشود و هر آنچه از آموزههای اسلامی در آن بنا رعایت شده باشد، آن بنا میتواند یک اثر در حوزهٔ تعریفی معماری اسلامی باشد. در گذشتهٔ ایران هم همینگونه بوده است. این آثار مورد تحسین ما در زمان خودشان بسیار نوآورانه و بدیع بودهاند و با این نگاه حتی اگر ظاهر بنا مدرن باشد و با مصالح جدید ساخته شده باشد {هم میتواند جزو معماری اسلامی ایران باشد}. اما اگر شما یک بنایی را بسازید که ظاهری با معماری ایرانی را داشته باشد اما مصرف انرژی آن بالا باشد و در آن اتلاف انرژی صورت بگیرد یا این که مظاهر آن بسیار زیبا باشد اما اصولی نباشد و با یک زلزله چند ریشتری فرو بریزد، خوب مسلماً اثری اسلامی نیست. هر چیزی که عقلانی باشد طبیعتاً شرعی هم است. (در گفتگوی منتشر شده در نشریهٔ نامهٔ شورا، ش ۸۶، سال ۱۳۹۴)
مسکن مهر در حقیقت حاشیهنشینی دولتی تعبیر میشود که به معنای دوقطبی کردن شهرها است. در حالی که تجربهٔ دنیا نشان میدهد نباید طبقات مختلف اجتماعی را از یکدیگر جدا کرد. در یک شهر همهٔ طبقات باید کنار یکدیگر زندگی کنند. اگر ما شهرکهایی بسازیم که استانداردها و خدمات در آن رعایت شده باشد، باید برای تمامی طبقات اجتماعی جامعه طراحی شده باشد نه فقط طبقهٔ خاصی مثل کمدرآمدها. متأسفانه مسئولان هیچگاه از مقولهٔ شهرسازی به تأمین مسکن جامعه توجه نکردند.
اگر واحدهای مسکونی مهر در جاهایی ساخته میشد که به حاشیهنشینی دامن نمیزد و مکانیابی بر اساس استانداردها و اصول تخصصی شهرسازی انجام میشد، میتوانستیم امیدوار باشیم که بخشی از مشکلات مسکن جامعه با اجرای این پروژه حل میشود. اما وقتی چندهزار واحد در جایی ساخته شده است که خدمات شهری و مطابقت با استانداردهای شهرسازی وجود ندارند، نمیتوان انتظار داشت فاجعهای رخ ندهد. (در گفتگو با نویسندهٔ مجلهٔ «بازار و سرمایه»، ش ۳۱ و ۳۲، پاییز سال ۱۳۹۱)