معماری یک هنرِ قابل استفاده است. مثل مجسمه‌ای است با در و پنجره، بازشوهایی برای نور و هوا، مجسمه‌ای که توسط انسان‌ها {برای زندگی} استفاده می‌شود. و این بازشوها از ویژگی‌های مجسمه نه‌تنها نمی‌کاهد بلکه مکمل آن است. خلاصه‌اش اینکه معماری مجسمه‌ای است با نشانه‌هایی از تصرف توسط انسان‌ها. اما شاید دقیقا همین قابل استفاده بودنش است که آن را از مد افتاده می‌کند. هنری مور مجسمه‌ساز فوق‌العاده‌ای است که هیچ چیز کاربردی‌ای نساخته. برعکس ایسامو نوگوچی که او هم مجسمه‌ساز بسیار خوبی است چیزهای قابل استفاده‌ای مانند میز طراحی کرده‌است که باعث شده در بستر جامعه مدرن غربی از اهمیت هنری‌اش بکاهد. این شگفت‌آور نیست؟ آیا فراموش کرده‌ایم که به‌نه‌ونتو چلینی، یکی از بزرگ‌ترین هنرمندان رنسانس، در ابتدا یک صنعت‌گر بوده‌است؟ خدا را شکر که در هند کلمه‌ای که برای هنرمند استفاده می‌شود با کلمه‌ای که برای صنعت‌گر به کار می‌رود یکی است! (در گفتگو با Rob Wilson، منتشر شده در مجله Uncube، سال ۲۰۱۳)