باید راههای غلط گذشته را شناخت و اعلام کرد. مثلاً آنکه ساختن مجموعههای آپارتمانی بلندمرتبه بهجز موارد استثنایی اشتباه است. اشتباه محضی که همهٔ دنیا به آن اعتراف کردهاند و ما نیز راهی عبث رفتهایم و راه صحیحتر یعنی ساختن خانه در مقیاسی انسانی تکواحدی سهچهار طبقه و یا مجموعههای کمارتفاع و در صورت لزوم با تراکم بیشتر. راه صحیحتر یعنی بهکار بردن سنتهای ایرانی از قبیل استفاده از آفتاب، استفاده از سایه و استفاده از باد و جریان هوا و آنچه که طبیعت به ما ارزانی داشته است. مثلاً ساختن بازار و بازارچه در محلهها بهجای فروشگاههای بزرگ و سوپرمارکتهای عظیم در یکقسمت شهر. مثلاً بهکار بردن آجر و مصالح محلی بهجای بتون و فولاد و اگر فکر کنیم که این نمونهها که به نظر سنتگرا و ارتجاعی است با ترقی و پیشرفت و مدرن بودن مغایرت دارد بدون شک مانند سالهای گذشته در ظلمت و اشتباه محض خواهیم بود، زیرا دنیای بهاصطلاح مترقی پس از دست یافتن به همهٔ تکنولوژیهای جدید امروز تازه کشف کرده است که ایجاد مجموعههای مسکونی مرتفع غلط است. که استفاده از آفتاب و سایه و باد از {دستگاههای} تهویه و کولر اولیتر است. که آجر و مصالح طبیعی از بتون و پلاستیک بهتر و انسانی است. (در مقالهٔ «برای مسکن باید از مردم بازو گرفت». در هنر و معماری، ش 47ـ 48، سال 1358)