من آدمي هستم که دوست دارم کاغذ بگذارم جلو رويم و معماري کنم، فکر کنم و ايده بپرورانم. هنوز به دست معمار عقيده دارم و اينکه با اين دست چه مي تواند طراحي کند، بسازد و خلق کند. به مهارتي که از دست مي آيد، اعتقاد دارم اما به صورت ناخواسته و غيررسمي و حتي تعارفي، من ليدر معماري ايران هستم. اگرچه معماري کشور سازماني ندارد! بايد اين طور بگويم من ليدر معماري ايران هستم اما در سايه. خيلي از معماراني که من را قبول دارند و من را استاد خطاب مي کنند، اگرچه در دانشگاهي تدريس نمي کنم ناخواسته اين عنوان را به من مي دهند. (گفتگو با روزنامهٔ شرق، 1395)