شعر و معماری بخش غنی هنر و فرهنگ سرزمین ماست. فکر میکنم در این مورد تقریبا همهٔ ما متفقالقول هستیم. شعر در فرهنگ عمومی و روشنفکرانهٔ ما نفوذ زیادی داری. ما شاعران خود را میشناسیم، اشعار آنان را حفظ و دائم به آنها رجوع میکنیم. اما در مورد معماری چنین نیست. ما معماران گذشته را نمیشناسیم و برای آثارشان ارزش یا احترامی قائل نیستیم. اصولا معماری در کشور ما محصولی مصرفی تلقی میشود که بعد از مدتی میشود آن را تخریب یا بازسازی کرد. البته رشد و توسعهٔ شهر این تغییرات را الزامی میکند ولی اگر نسل جدید وظیفهٔ خود را تخریب آثار نسل قبلی بداند هیچ اثری از گذشتهها باقی نمیماند. (مقاله در شمارهٔ 21 مجلهٔ معمار، سال 1382)