بزرگترین معضلی که ما در شهرهایمان داریم این است که مخاطبِ نمای ساختمان فقط کارفرما است و مردم به عنوان مخاطب در نظر گرفته نمی‌شوند. خیلی از مواقع برای خودمان طراحی می‌کنیم و برای معماران دیگر. ما طراحی می‌کنیم و همدیگر را تشویق می‌کنیم و در انعکاس این تشویق‌ها از خودمان خوشنود می‌شویم، انرژی می‌گیریم و کار می‌کنیم. در آخر کار هم مردم می‌مانند و شهرهایی با این وضعیت فعلی. من معتقدم که جدارهٔ نما از آن صاحبخانه نیست. جدارهٔ نما از آن مردم شهر است و در واقع شاید بتوان گفت که صاحبخانه حق ندارد در این مورد اعمال نظر کند. صاحبخانه حق دارد در داخل خانه نظر و نیت داشته باشد. جدارهٔ شهر در واقع کالبد و ظرف عبور مردم است و سلیقهٔ مردم هم بسیار ظریف و مبهم است و وجود بسیار پنهان دارد. ما معمارها خیلی از مواقع تفاوت فرد و قوم را به اشتباه می‌گیریم و مخاطبمان را گم می‌کنیم. (سخنرانی در جلسهٔ معرفی و نقد معماری امروز ایران، منتشر شده در مجلهٔ معمار، سال 1384)