دیوید چیپرفیلد | David Chipperfield

سر دیوید الن چیپرفیلد، متولد سال ۱۹۵۳، معمار اهل انگلستان و برندهٔ جایزهٔ پریتزکر است.

مرحلهٔ بعدی تمدن ما به اندازه‌ای تعریف می‌شود که بدانیم در حین توسعه چگونه از چیزها محافظت کنیم.

دیوید چیپرفیلد

ما در جامعه‌ای زندگی می‌کنیم که غرقه در {چیزهای} جدید است؛ با تخریب چیزها{ی موجود}، ساختن چیزهای جدید و مصرف بیشتر. به نظر من مرحلهٔ بعدی تمدن ما به اندازه‌ای تعریف خواهد شد که ما بدانیم در حین توسعه یافتن چگونه از چیزها محافظت کنیم. نه به این معنا که همه چیز را در موزه قرار دهیم، بلکه به معنای توسعهٔ فهمی بهتر از رابطه‌مان با جهان طبیعی.

معماران اکنون نمی‌توانند خودشان را فقط با ساختن چیزهای تازه مشغول کنند، و اگر بکنند، آنگاه لازم است که این کار با دقت بیشتری انجام و از طریق یاری‌ای که هم به محیط زیست و هم به جامعه می‌رساند سنجیده شود. (در گفت‌وگو با Chloe Stead، منتشر شده در FRIEZE، سال ۲۰۲۱)

مرکز پمپیدو احتمالاً آخرین بنای برجستهٔ رادیکال بود؛ بسیار رادیکال‌تر از موزهٔ گوگنهایم فرانک گری.

دیوید چیپرفیلد

یکی از بزرگ‌ترین چیزهایی که از کار کردن در دفتر ریچارد راجرز و دفتر نورمن فاستر برگرفتم اشتیاق و انرژی محض بود. این دو نفر واقعاً فکر می‌کردند که در حال تغییر دنیا هستند. دفتر آنها محیط بسیار الهام‌بخشی برای کار کردن بود.

هر دو آنها درگیر مسائل اجتماعی بودند. اگر به مرکز پمپیدو فکر کنید، {به این نتیجه می‌رسید} که این بنا احتمالاً آخرین بنای برجستهٔ رادیکال بود. از یک لحاظ بسیار رادیکال‌تر از موزهٔ گوگنهایم بیلبائو اثر فرانک گری. موزهٔ بیلبائو از حیث فرم رادیکال بود، اما مرکز پمپیدو نسبت به خود معماری و نسبت به جامعه و ایدهٔ دسترسی به بناهای فرهنگی رادیکال بود. (در گفت‌وگو با Magali Robathan منتشر شده در مجلهٔ CLAD، شمارهٔ ۳، سال ۲۰۱۷)

ما معماران کارایی اجتماعی خود را از دست داده‌ایم.

دیوید چیپرفیلد

به نظر من معماری دچار نوعی بحران شده است. {…} ما معماران کارایی اجتماعی خود را از دست داده‌ایم. آنچه اکنون شاهدش هستیم ساخت و ساز به منزلهٔ یک محصول سرمایه‌گذاری است. ما بسیار می‌سازیم، اما آنچه می‌سازیم پروژه‌های بزرگ سرمایه‌گذاری است، گویی در حال انجام معماری بدون معماری هستیم. مسئله بیشتر سرمایه و بازگشت آن است تا شهرسازی.

ما در گذشته مشغول طراحی و ساختن شهرها بودیم و به یک معنا جوامع را می‌ساختیم، اما حالا طوری راجع به خانه‌ها صحبت می‌کنیم که گویی خانه محصولی ناآشنا همچون ماشین لباس‌شویی یا چیزی شبیه آن است. اما در واقع خانه‌ها هستند که شما یک مملکت را با آن بنا می‌کنید. (در گفتگو با Jan Dalley منتشر شده در وب‌سایت Financial Times، سال ۲۰۱۸)

ما معماران حتی در برابر فردی که از مقابل بنای ما عبور می‌کند نیز مسئولیم.
دیوید چیپرفیلد

{ما معماران} نه فقط در برابر مردمی که از بنایی که ساخته‌ایم بازدید می‌کنند یا در آن کار می‌کنند، بلکه در برابر فردی که از مقابل آن عبور می‌کند نیز مسئولیم. در اصل ما معماران در برابر کسی که حق‌الزحمهٔ ما را پرداخت می‌کند مسئولیت داریم، اما نباید این حقیقت را فراموش کنیم که همهٔ دیگر افراد نیز حقی بر گردن ما دارند. (در گفتگو با Magali Robathan منتشر شده در مجلهٔ CLAD، سال ۲۰۱۷)

پیروی از سبک بین‌المللی توجیه منطقی ندارد.
دیوید چیپرفیلد

یک ساختمان تا مدت زمان زیادی ممکن است باپرجا بماند، روی زمین ثابت است و باعث به وجود آمدن نوعی «مکان» می‌شود. هر چقدر هم که سعی کنیم معاصر باشیم ما همچنان به دنبال ویژگی‌های مختلف در مکان‌های مختلف هستیم. وقتی به مکزیک می‌رویم دوست داریم معماری‌ای ببینیم که چیزی در مورد آن مکان و فرهنگش به ما بگوید. وقتی در شهری شروع به ساختن می‌کنیم به نوعی وظیفه داریم به آن متصل بشویم و سر دربیاوریم که چرا ساختمان‌ها اینطور که در این شهر ساخته شده‌اند هستند و چه چیزی به آن اضافه می‌کنند. به نظر من این خیلی بد است که یک معمار تاریخ و فرهنگ یک شهر را به کلی نادیده بگیرد و بگوید «من پیرو سبک بین‌المللی هستم». این واقعا هیچ توجیه منطقی‌ای ندارد. مثل این است که در آشپزی هیچ تنوعی نداشته باشید و انواع مختلف غذا را در مخلوط کن بریزید و مانند یک معجون پروتئین قوی مصرف کنید. این مفهوم رمانتیک سبک‌های مختلف و رویکردهای مختلف خیلی مهم است، یک معنی‌ای برای مردم دارد و وقتی معنی را از چیزها می‌گیرید نتیجه کار موجودیتی کسل کننده می‌یابد. معماری باید شما را تحت تاثیر قرار دهد. اینجاست که سیرت مهم می‌شود. ما باید حواسمان باشد که محصولاتی بی‌مزه تولید نکنیم. (در گفتگو با Andy Butler منتشر شده در وبسایت دیزاین بوم، سال 2014)