
برنارد چومی | Bernard Tschumi
برنارد چومی، متولد سال ۱۹۴۴، معمار، نویسنده و استاد دانشگاه اهل سوییس است.معماریای که کانسپت نداشته باشد معماری نیست.
چندی پیش {نوشتهٔ} نیکولاس پوزنر را بازمیخواندم و آنجایی که او ادعا میکند یک انباری دوچرخه ساختمان است و یک کلیسای جامع معماری است، من در پاسخ به او میگویم که انباری دوچرخهای که کانسپت داشته باشد معماری است و کلیسای جامعی که کانسپت نداشته باشد معماری نیست.
موضوع معماری فقط فرم نیست، معماری دربارهٔ کانسپت و ایدههاست و همچون بسیاری از رشتههای دیگر، معماری هم باید کانسپت و ایدههایش را تجسم ببخشد. معماریای که کانسپت نداشته باشد معماری نیست.
بعضی از آثاری که اطرافتان میبینید با الگوریتمهای فوقالعاده پیچیده و نقطهٔ توقف و چیزهایی از این قبیل، شکل دارد اما کانسپت ندارد. این آثار معماری نیستند اگر کانسپت یا ایده نداشته باشند. (در گفتوگو با پیتر آیزنمن، منتشر شده در مجلهٔ Log، ش ۲۸، سال ۲۰۱۳)
معماران میتوانند از محدودیتهایی که شهرها ایجاد میکنند بهره ببرند.
در کمال تعجب امروز کار و پژوهش به نسبت اندکی در مورد رابطهٔ معماری و شهر انجام میشود. به نظر میرسد بین معماری و شهر شکافی ایجاد شده است. معماران اغلب بدون در نظر گرفتن زمینهٔ شهری بناهایی منفرد طراحی میکند. این وضعیت مایهٔ تأسف است زیرا {طراحی بنا در ارتباط با شهر} فرصتی است که از دست میرود.
معماران میتوانند از محدودیتهایی که شهرها ایجاد میکنند بهره ببرند. این محدودیتها چه کالبدی باشند و چه جغرافیایی، چه قانونی و چه اجتماعی، بایستی شما {در مقام معمار} را ناچار به نوآوری کند. مسئله این است که {چگونه} راههایی برای دگرگون کردن این عوامل منفی و استفاده ازشان به شکلی مولد پیدا و آنها را در راستای تحول شهر به نیروهای مثبت تبدیل کنید. (در گفتگو با Alexander Eisenschmidt، منتشر شده در مجلهٔ Architectural Design، سال ۲۰۱۲)
هر معمار باید به این موضوع آگاه باشد و از همین حیث، هرگاه بنایی را طراحی میکنم یا دربارهٔ این مسائل معماریانه بحث میکنم، همواره به ادراک راجع به کارکرد، فعالیتها و برنامهٔ بنا نقب میزنم. از همین جهت است که فکر میکنم که رابطهٔ بین فضا و برنامهٔ بنا نمیتواند به سادگی سیاسی باشد {یا نباشد}، بلکه باید سیاسی باشد. (در گفتگو با Gevork Hartoonian ، منتشر شده در مجلهٔ Architectural Theory Review، سال ۲۰۰۲)