
حمید ندیمی
اثر معماریْ متبلور شدۀ نظری در پس خود است.
اثر معماری، متبلور شدۀ نظری در پس خود است. برای مثال کسی که خانۀ عباسیها را ساخته است، نظری نسبت به این عالم داشته که این نظر در باید ها و نباید ها، ارزشها و دانش وی متبلور بوده و به جای نوشتن، آن را در بنای خود منعکس کرده است. با یک نگاه به پنجرهای، همزمان می توان مباحث تنظیم شرایط محیطی، مقاومت مصالح و زیباییشناسی را (از آن) دریافت؛ با این توضیح که همه باهم در وحدتاند. اما زمانی که تبدیل به دانش می شوند، دچار تکثر و تفرقه می شوند. (مثلا) کتابهایی نظیر مقاومت مصالح است، زیباییشناسی، سازه و … از همین جنس هستند. زبان تکثر دارد. (چنان چه) برای بیان یک مطلب در زبان نیاز است که اول این را گفت، بعد آن را گفت، (و از آنجا که تقدم و تأخر می طلبد) دچار کثرت میشود. اما در طرح، همه در لحظه دریک چیز جمع میشود. کار طراح تبدیل تفرقه به وحدت است. وقتی خواستههای کارفرما و احکام گفته میشود، چطور باید همه را در یک طرح جمع کرد؟ نمیشود یک طرح برای عملکرد داد، یک طرح برای زیبایی، یک طرح برای سازه و … باید یک طرح برای همه داد. (در مصاحبهٔ منتشر شده در وبسایت آسمانه، سال ۱۳۹۵)