فرانسین هوبن: وظیفه‌ی یک معمار این است: ژرف‌اندیش باشد و به جامعه کمک کند

مردم غالباً معماران را به واسطه‌ی سبکی خاص می‌شناسند. این امر مورد علاقه من نبود. من معتقدم وظیفه‌ی یک معمار، آنطور که من می‌خواهم معمار باشم، این است که ژرف‌اندیش باشد و به جامعه کمک کند. من به نیازهای جامعه نگاه می‌کنم و اگر به کارهای دفتر ما نگاه کنید، {می‌بینید...

آنوپاما کوندو: معماری پس‌زمینه‌ای است برای بزرگداشت زندگی

من {روند طراحی‌ام را} با اسکیس آغاز می‌کنم. اما به صورت همزمان جستجوهای عملی را شروع می‌کنم، گزینه‌های متفاوت مصالح را بررسی می‌کنم و هیچ‌گاه فراموش نمی‌کنم که هدف {غایی از ایجاد اثر} معماری خلق یک محیط ساخته‌شده و خدمت به مردم در این محیط است. من می‌خواهم همواره به...

آلوارو سیزا: وجه کارکردی یک بنا هیچ‌گاه نباید آسیب ببیند اما دستیابی به زیبایی اولویت اصلی هر نوع معماری است

معماری کردن نوعی خدمت است. وقتی کارفرما چیزی بخواهد، معماران وظیفهٔ اخلاقی دارند تا طرحی عرضه کنند که به مجموعهٔ مشخصی از منظورها پاسخی تا حد ممکن دقیق بدهد. اما باید به یاد داشته باشیم که معماری باید آزاد بماند. معماری باید تلاش کند که چیز دیگری بشود، نه فقط راه حلی...

محمدرضا نیکبخت: ما معماران بیش از آنکه به مردم نزدیک باشیم، به همدیگر نزدیک هستیم

مردمی که دانش معماری زیادی هم ندارند بیشترین سهم ساخت و ساز در ساختمان را داشته‌اند. شاید مهندسان معمار ذره‌ای به حوزهٔ معماری نزدیک شوند، اما در برخی شهرستان‌ها، یک مهندس عمران است که کار طراحی را انجام می دهد. قدری آن طرف‌تر که مهندس عمرانی هم در کار نیست، این خود...

برتراند گلدبرگ: امیدوارم معماری من آزادی و استعداد خلاقانهٔ مردم را به رسمیت شناخته باشد

متأسفم که ایدهٔ معماری راست‌گوشه و با خطوط صاف به خیابان‌های مستقیم {و طراحی شطرنجی و یکنواخت شهر} منتج شده است؛ به آنچه که پیت سیگر ساختمان‌های «قوطی کبریتی شبیه به هم» نامیده است. امیدوارم آنچه معماری من موفق به انجامش شده این باشد که به قدر کفایت آزادی و استعداد...

محمدرضا نیکبخت: جامعهٔ نخبهٔ معماری ما برای مردم کار نمی‌کنند

ما کار خودمان را کردیم و با اقبال روبه‌رو شد که این موفقیت هم نسبی است. شروع کار از پروژه مجتمع نگاران در تهران خیابان مقدس اردبیلی بود. خیلی وقت‌ها در ذهنم دنبال این می‌گردم که این مسیر چگونه بود. یادم می‌آید پروژه مخاطبی مبهم داشت، نه شخص خاصی بود، نه مجموعهٔ معماری...

کوین روچ: ما معماران مزخرفاتی دربارهٔ زیبایی به هم می‌بافیم، اما وظیفهٔ اصلی ما خدمت به اجتماع است

من دو نوه دارم که به دیدارم می‌آیند. بالای خیابان دفتر ما کافه‌ای هست که {همراه با آنها} به آنجا رفتیم. در گوشه‌ای از فضای آنجا پر از آدم‌هایی بود که با سازهایشان موسیقی می‌نواختند. آنجا احساس بسیار عالی {تعلق به} اجتماع وجود داشت. اگر می‌خواهی کاری کنی که یک مکان را...

الخاندرو آراونا: قابل قبول نیست که معماران تنها با مسائلی درگیر می‌شوند که مورد علاقهٔ معماران دیگر است

از زمانی که در حدود پانزده سال پیش با قصد تدریس به هاروارد وارد شدم، دچار نوعی از تردید بودم. برایم قابل قبول نبود که معماران تلاش می‌کنند تنها با مسائلی درگیر شوند که مورد علاقهٔ معماران دیگر است. زبان ما معماران یعنی شیوه‌ای که ما دربارهٔ مشکلاتمان صحبت می‌کنیم را...

سانتیاگو کالاتراوا: نباید دنبال این باشید که با کار خود همه را راضی کنید

در همهٔ این سال‌ها حتی یک ثانیه عشقم را به حرفهٔ معماری از دست نداده‌ام. من متعهد هستم کاری را به ‌سرانجام برسانم که به مردم خدمت کند، اما بدیهی است که نمی‌توان همه را خشنود کرد و نباید دنبال این باشید که با کار خود همه را راضی کنید. این هنر نیست. و معماری...