تمرکز کاملاً آگاهانه بر منطقه‌گرایی در دههٔ ۱۹۹۰ رخ داد، اما پیش از آن نشانه‌هایی از منطقه‌گرایی انتقادی در آثار حبیب رحمان، آچوت کانوینده، راج روال، دوشی، کورئا و بسیاری دیگر از معماران در اوائل دههٔ هفتاد وجود داشت. در دههٔ نود این نگرش‌ها به منزلهٔ واکنشی به جهانی‌سازی وزن انتقادی قابل توجهی یافت.

از این حیث که چه چیز هویت ما را می‌سازد، من می‌گویم که به طور کلی، ما در مقام معمار هویت‌مان را کشف نمی‌کنیم، آن را می‌سازیم. هویت‌ها روزانه ساخته می‌شوند. به همین ترتیب، در دهه‌های چهل و پنجاه هندوستان با گاندی شناخته شد؛ جنبش آزادی، ریاضت و پرهیز از خشونت. هویت هندی با این مفاهیم ساخته و ادراک شد. سپس نهرو هویت ما را برای تبدیل شدن به دولتی مدرن ساخت و از معماری برای تحقق آن استفاده کرد. و ما همگی به آن ارزش‌ها باور داشتیم.

پس نسل نخست معماران هندوستان در حال ساختن هویت پان‌هندی بودند. اما من می‌گویم که هویت ما یک پروژهٔ ناتمام است. در حال ساخت است و همیشه خواهد بود. (در گفت‌وگو با Vladimir Belogolovsky، منتشر شده در وب‌سایت archdaily، سال ۲۰۲۳)