ما {معماران} باید حواسمان باشد که بناها آدم‌ها را از هم جدا می‌کنند. بنابراین، چیزی که می‌خواهم بدانم این است که چگونه می‌توانیم مرزهایی از ساختمان را که آدم‌ها را از هم جدا می‌کند نرم کنیم؟ من اسمشان را می‌گذارم تدریج‌های حریم خصوصی. پس این نوع گذارها خصوصی را به طور ناگهانی از عمومی جدا نمی‌کنند، بلکه جداسازی را از طریق یک گرادیان انجام می‌دهند.

بنگله‌های انگلیسی یک مثال خوب است که ایوان آن یک فضای نیمه‌عمومی است. هر زمان که کسی می‌آید که یک فرش را به مالک انگلیسی این بنا بفروشد، معامله در همان ایوان انجام می‌شود، نه در اتاق نشیمن داخل خانه. اما وقتی یک افسر دیگر می‌آید، به داخل اتاق نشیمن راه می‌یابد. پس توجه به این نکات ظریف در مقام طراح شما را قادر می‌سازد در صورت لزوم به شکلی سودمند مسائلی از این دست را بررسی کنید و از بین ببرید. اساساً هرچه زمینه را دقیق‌تر درک کنید، برای مداخله‌ی سازنده و حساس در آن مجهزتر خواهید بود. (در گفت‌وگو با Vladimir Belogolovsky، منتشر شده در وب‌سایت archdaily، سال ۲۰۲۳)