آموزش هنر در مدارس ما یک فرع است و به آن به عنوان درسی که نوآموزی میباید آن را بیاموزد نگاه نمیشود. هنر همیشه در مدارس به عنوان یک تفریح و سرگرمی مطرح بوده است. حتی اگر معلمی هم در این زمینه داشته باشند، تنها تمرینهای بسیار ساده و ابتدایی نقاشی را انجام میدهند؛ بدون این که در مورد آن آموزشی ببینند. اکثراً در ساعات هنر یا معلم ندارند و یا کاری میکنند که دانشآموزان کمتر شلوغ کنند. این روند به همین شکل ادامه پیدا میکند تا دوران دبیرستان.
در دوران دبیرستان هم چه قبلاً و چه حالا به یاد ندارم که درسی به نام هنر و یا حتی تاریخ هنر داشته باشیم. بسیاری از مشکلاتی که در دانشگاهها با آن مواجه میشویم در این دورهها قابل جبران هستند. در دورهی دانشگاه میتوانیم استفادهی بیشتری از زمان بکنیم و دروسی مانند تاریخ هنر و حتی مبانی را که زمانبر و اجباری هستند، دانشجو قبلاً در دورهی دبستان یا دبیرستان آموخته باشد. (در گفتوگو با فرشاد رستمی، منتشر شده در مجلهی رشد آموزش هنر، ش ۱۶، سال ۱۳۸۷)