من جزو نسلی از معماران هستم که ایدهٔ ایجاد امضا در طراحی را رها کرده‌اند. کارهای من بیشتر حول ویژگی‌های خاص فرهنگی، مکان، جغرافیا و غیره است. عنصر واحد آثارم، شاید رویکردم در مورد نور و به کار بستن آن به مثابه مصالح اصلی باشد. اما سیاق کارها متفاوت است و هر کدام سناریوی خاص خود را می‌طلبد. به جای جستجوی یک زبان کلی و قابل تکرار به دنبال خاص بودن هر اثر هستم. این چیزی است که پروژه‌هایم با آن تعریف می‌شود و آن‌ها را به سیاقشان، مکانشان و زمان خاص خودشان و یا مردمی که ممکن است آن پروژه را پرورش داده باشند پیوند می‌زند. به همین دلیل به این نتیجه رسیده‌ام حتی اگر من هم بخواهم تقریباً غیرممکن است که بتوانم یک پروژه را بارها و بارها تکرار کنم. (در گفتگو با Uta Abendroth منتشر شده در وبسایت World Architects، در سال 2014)