در بررسی معماری دوران مختلف تاریخی باید به اثرات سه عامل توجه داشت: یکی حامی (Patron) دیگری بنیانگذار (Founder) و دست آخر کارفرما (Client). در بررسی تولیدات معماری دورههای مختلف توجه داشته باشید که چه کسانی در هر یک از این سه جایگاه قرار میگیرند. چون این افراد مستقیماً در نتایجی که به عنوان تولید معماری هر دوره به وجود میآید تأثیرگذارند. در ادامه مثالهای مشخصی در این مورد بیان خواهم کرد. ولی پیش از آن به سیر تاریخی در مقطع معماری معاصر ایران اشاره میکنم. به عنوان مثال، به معماری صفوی که علاقهمندان بسیاری دارد توجه کنیم. در این دوره شیخ بهایی در جایگاه حامی قرار میگیرد. یعنی فیلسوفی انسانگرا که به حوزهٔ معماری و شهرسازی وارد است. آثار دورهٔ صفوی را کنار واقعیت قرارگیری این شخص در موقعیت حامی در نظر داشته باشید. بعد به دورهٔ ناصری و افراد مختلفی که به عنوان بانی و حامی مطرح شدند توجه کنیم؛ مثلاً به سپهسالار که بانی مسجد سپهسالار است و سازندهٔ اولین قسمت ساختمان قدیم مجلس شورای ملی بهارستان. کسی که سالها روی تاریخ ایران کار کرده بود. در اروپا و عثمانی به عنوان سفیر حضور داشته و روی تحولات جهان در آن ایام دقیق شده، یا توجه کنید به تأثیر شخصیتی مثل امیرکبیر. حالا در مقابل این دو فرد، معیرالممالک را در نظر بگیرید که شخصیت و اندیشهای بسیار سطحیتر داشته است. وقتی این شخص در موقعیت حامی قرار میگیرد نتیجه ساختمانهایی است که تنها به روکش و پوشش آنها اهمیت داده شده است. به همین ترتیب، بهتر است توجه کنیم به دورههای بعدی و ببینیم زمان رضاشاه تحت تأثیر مشاوران و وزیران او چه ساختمانهایی ساخته شده و همچنین در دورهٔ پهلوی دوم.
به این ترتیب، نتیجه میگیرم اگر بدانیم که در هر دورهای چه کسانی در موضع بانی، حامی و سفارشدهنده قرار میگیرند، ریشهٔ بسیاری از گرفتاریهای معماری مشخص میشود. (در سخنرانی با عنوان «جستجوی هویت ملی در معماری امروز، آری یا نه؟» منتشر شده در مجلهٔ معمار، ش 27، مهر و آبان 1383)