معماران تمایل دارند که برای طبقات ممتاز جامعه کار کنند. از حیث تاریخی، افرادی که قدرت مالی یا سیاسی داشتند معماران را استخدام می‌کردند تا چیزی برایشان خلق کنند که قدرت آنها را به رخ بکشد، نمادی از وضعیت برتر آنها. من این موضوع را زمانی فهمیدم که کارم را در مقام یک معمار شروع کردم و این مسئله برایم ناامیدکننده بود. ولی همزمان متوجه شدم که وقتی یک حادثهٔ طبیعی رخ دهد، مردم عادی خانه و سرپناه خود را از دست می‌دهند، و فهمیدم این موقعیت همانی است که معماران می‌توانند به یاری مردم {عادی} بشتابند. {…} بعد از تک‌تک زلزله‌های بزرگ اخیر- زلزلهٔ کوبه (1995)، فوکوکا (2005)، نیگاتا (2007)- تلاش کرده‌ام که با پیشنهاد نوعی از سیستم دیوارهای جداکنندهٔ لولهٔ کاغذی مخصوص مراکز اسکان زلزله‌زدگان، برای مردم آواره مقداری از محرمیت را فراهم کنم.

اگرچه، همیشه به مشکلی یکسان برخورده‌ایم، یعنی تضاد بین خواست مردم زلزله‌زده برای داشتن محرمیت و خواست مسئولان برای راحت کنترل کردن مردم. مسئولان از این نگران هستند که اگر محرمیت زلزله‌زدگان تامین شود، آنها به کارهایی نامطلوب می‌پردازند. کم‌کم متوجه شده‌ام که اگر یک نفر بخواهد یک کار اساسی انجام دهد، مسئولان و دولت‌مردان در برابر آن جبهه خواهند گرفت. {…} اصولاً دولت‌مردان نمی‌خواهند کاری تازه که پیش از این سابقه نداشته انجام دهند. برای همین ما ابتدا به سراغ مراکز اسکانی رفتیم که توسط سمن‌ (ان‌جی‌او) ها و در موارد معدودی دانشگاه‌ها اداره می‌شدند. آنها از همکاری با ما بسیار استقبال کردند، مخصوصا اگر به آنها هزینه‌ای تحمیل نمی‌کردیم. از همین طریق بود که توانستیم سنت {ایجاد محرمیت برای زلزله‌زدگان} را جا بیندازیم و به تدریج آن را گسترش دهیم. (در گفتگو با Edan Corkill نویسندهٔ وب‌سایت the Japan Times، سال 2013)