اگر بتوانم پروژه‌ای را تصور کنم دیگر آن را طراحی نخواهم کرد. اگر در تصور به طراحی دست یابم دیگر علاقه و انرژی کافی برای ادامهٔ کار را ندارم. من همیشه چیزی را طراحی می‌کنم که نمی‌توانم از طریق تصور به آن دست یابم. پروژه‌های من از طریق فرایند کاربردی ایده‌های اولیه به وجود می‌آیند. اول پروژه شکل می گیرد، سپس تصویر. {…} مردم را می‌توان به راحتی شگفت زده کرد. هدف من شگفتی خودم است، در درجه اول، و سپس همکارانی که نظر آنها برایم مهم است. این یک بازی هوشمندانه است. اگر این طور نباشد، معماری بسیار خسته‌کننده می‌شود. چون مسیر طولانی و سخت است. بعضی از اوقات سعی کرده‌ام از ایده‌های قبلی خودم در پروژه‌های جدید استفاده کنم؛ ولی هر بار به سرعت پشیمان شده‌ام. چون متوجه شده‌ام کار به این صورت برای جالب نیست و هیجان ندارد. (در گفتگو با محمد قندگر نویسندهٔ وب‌سایت تبریز مدرن، سال 1394)