در معماری همیشه یک نیاز اساسی وجود دارد. دغدغهٔ من چگونگی استفاده {از بنا} است؛ آیا آنچه انجام می‌دهم ارزشمند است؟ آیا آن را دوست می‌دارم؟ طرح من چه کمبودهایی دارد؟ تلاش من این است که نیازهای عملکرد، استفاده و خصوصیات مکان را همزمان احساس و به آنها فکر کنم. در آنچه از نمود فیزیکی مکان مشاهده می‌شود تاریخ تام وجود دارد، زیرا تاریخ، بیش از آن که در کتاب‌ها وجود داشته باشد، در اندام دنیا متجلی است. البته تاریخ در کتاب‌ها نیز وجود دارد، تاریخ یا خاطره در کتاب‌ها روایت شده تا بشود در دانشگاه آن را تحصیل کرد، جایی که به روایت مکتوب تاریخ نیاز دارند. اما تاریخ واقعی، تاریخ خانوادهٔ ما، تاریخ مردم ما، در اینجا و آنجا و باز هم اینجا وجود دارد. آیا اینطور نیست؟ بنا بر این، کار من این است که ببینم و آنچه دیده‌ام را درک کنم…. یا الااقل تلاش کنم آنچه دیده‌ام را درک کنم. (در گفتگو با Marco Masetti، منتشر شده در وب‌سایت Archdaily در سال 2010)