بهتر است در مورد ایران صحبت نکنیم. تهران زشتترین پایتخت دنیاست. بله، ساختمانهای خوبی هم در آن ساخته شده است اما غالب آنها بیرویه و بدون نظارت دقیق ساخته شدهاند. در واقع این بناها بدون نگاه به اینکه آیا همخوانی و هویتی متناسب با هویت ایرانی دارند، بنا شدهاند. در هیچکجای دنیا معماری وسیلهٔ کسب درآمد و بیزینس نیست. مثلاً در پاریس شاهد رشد نهایت چهار درصدی قیمت خانه هستیم اما در تهران این رقم در طول یک سال گاه به صد در صد نیز میرسد. چنین افزایش قیمتی زمینه خوبی را فراهم میآورد که بسیاری از افراد حتی با داشتن کوچکترین اطلاعاتی در مورد خانه و ساخت و ساز وارد چرخه اقتصادی چنین عرصهای شوند. نتیجه چنین رویکردی این است که شاهد بروز بلبشویی در حوزه معماری که جزئی از هویت فرهنگی ماست، هستیم.
البته این بلبشو حاصل یک فرایند تاریخی است و همانطور که عرض کردم از نقض سیاستهای هر دوره نظام حکومتی توسط نظام حکومتی پس از خود آن نشات میگیرد که حتی عرصه معماری را نیز آلوده خود میسازد. خاطرم هست زمانی در مورد عالیقاپو از سوی یک استاد معماری خارجی تحقیق صورت گرفت که من نیز در آن پروژه شرکت داشتم. آنجا در مورد تغییر ماهیت این عمارت در هر دورهای از صفویه تا پهلوی صحبت شد. مسئله اینجاست که چنین عمارتی که زمانی مقر اصلی سلاطین صفوی بوده، در زمان پهلوی اول تبدیل به اسطبل برای نگهداری اسب شد. ملاحظه میکنید که این تغییر و نقض سیاستها در هر دوره تا چه اندازه توانسته است معماری را قربانی خود کند. (در گفتگوی منتشر شده در وبگاه هنرآنلاین، ۱۳۹۷)