این که در مسیر خلق هنر چگونه گام برداریم همیشه یک راز خواهد بود. به خاطر می‌آورم که یک‌زمان فکر می‌کردم که بالاخره خواهم فهمید که تو چطور انجامش می‌دهی، چطور اثری هنری خلق می‌کنی. مثل این که بگویی: «بچه‌ها، روش کار در هنر چطور است؟» و بعد از پاسخ به این سوال تمام مشکلات حل شود. بعدتر فهمیدم که ماجرا اصلا اینطور نیست. روش کار در هنر همیشه آمیخته به کشمکش خواهد بود. فهمیدم که هیچ‌گاه یک روند خاص نخواهم داشت، ناچارم مدام و چندباره مسیر را از نو خلق کنم. این خیلی ناراحت‌کننده بود.

فارغ از همهٔ اینها، {فهمیدم که} اصل ماجرا سخت کار کردن است؛ مبارزه‌ای دردناک و سخت. نمی‌خواستم همیشه به همین مسیر سخت و دردناک تن بدهم، اما به مثابه هنرمند تو ناچار هستی که مدام دوباره کشف کنی و دوباره تصمیم بگیری، و این افتضاح است. واقعاً کار افتضاحی است که ناچاری انجامش دهی.

از سوی دیگر، همین چیزها نکتهٔ جذاب خلق اثر هنری و چرایی ارزشمند بودن آن است؛ این که هیچ‌گاه به شکل قبل نخواهد بود. هیچ روش مشخصی برای خلق اثر هنری وجود ندارد. اگر به خودم بیایم و تلاش کنم که ببینم چطور اثر هنری آخرم را خلق کرده‌ام، هیچ‌وقت کمکی به انجام اثر هنری بعدی‌ام نخواهد کرد. (در گفتگو با Joan Simon منتشر شده در مجلهٔ Art in America، سال ۱۹۸۸)