یکی از خصوصیات مهم هنرها، ریتم و تناسبات است. ما این ریتم و تناسبات را در موسیقی، هنرهای نمایشی، گرافیک، مجسمهسازی و نقاشی میبینیم و همین ریتم و تناسبات در معماری هم وجود دارد. چرا میگویند معماری مادر همه هنرها است؟ بگذارید راحتتان کنم؛ معماری برای من حجاری فضای بیش بعدی است بر حسب نیاز به فضای کاربردی آدمها، که با مصالح تحدید میشود. این تعریف من است. معماری حجاری فضا است. از کار میکل آنژ سختتر است چون میکل آنژ سنگ را میتراشید و محدودیت بعد نداشت. فضای معماری بیش بعدی است و تا خارج از کهکشان هم میرود. این فضای بیش بعدی را با پیوستن مصالح میشود محدود کرد. تابلویی را اگر نقاش خراب کند، با یک بوم دیگر، دوباره آن را میسازد. حجار اگر یک سنگی را خراب کند، جبران مافات آن، یک سنگ دیگر است. یک اشتباه در سینما، مثلاً صد متر فیلم ضرر محسوب میشود و در هنرهای نمایشی و موسیقی هم اگر نقصانی رخ بدهد، با تمرین و تکرار میشود اشتباه را جبران کرد اما وقتی معمار طرحی را خراب کند، دیگر هیچ کاری نمیشود کرد. چون هزینههای هنگفت برای آن میشود و این خسارتها جبران ناپذیر است. اگر یک استادیوم را خراب کردیم دیگر نمیشود بگوییم که انشاءالله در استادیوم صدهزار نفری بعدی جبران مافات خواهیم کرد! بنابراین اجازه هیچ اشتباهی برای معمار وجود ندارد و معماری حساسیت میخواهد. (در گفتگو با سمیه باقری، منتشر شده در وبگاه هنرآنلاین در سال ۱۳۹۷)