جین گنگ: عالی می‌شود اگر معماران به جای این که فقط به بناهای تازه فکر کنند به بازآفرینی بناهای قدیمی‌تر بیندیشند

چالش‌ها{ی بزرگ در حرفهٔ معماری} در بخش دولتی است و چگونگی اطمینان یافتن از این که پول کافی برای پروژه‌های عام‌المنفعه وجود دارد. {…} از آنجایی که پول چندانی برای بناهای تازهٔ عام‌المنفعه در دسترس نیست، ما در تلاشیم که تدابیری را برای چگونگی بهره‌برداری {دوباره}...

اریک اوون ماس: ایده‌ای که من می‌پسندم ایده‌ای است که قبل از ابزار وجود داشته باشد

اگر به دفتر ما نگاه کنید، می‌بینید که ما تمام ابزارها را در اختیار داریم. اما این ایده که یک پروژه چه می‌تواند باشد، قبل از استفاده از ابزار وجود دارد. این جای بحث دارد. چون زمانی که ابزار را می‌سازید، افراد با آن کار می‌کنند و آن را یاد می‌گیرند و بعد با کمک آن،...

محمد کریم پیرنیا: نیاکان ما تقلید خوب را بهتر از ابتکار بد می‌دانستند

در گذشته، قوم ما، بر خلاف قوم آشور که با تسلط یافتن بر هر شهری، آن را با خاک یکسان می‌کرد، کلیهٔ لوازم و امکانات متصرفاتش را بدون تخریب و ویرانی، متناسب با نیاز خود می‌پیراست و مورد استفاده قرار می‌داد، و به‌هرحال، همیشه تقلید خوب را بهتر از ابتکار بد می‌دانست. این...

پل آبکار: دفتر معماری باید یک مرکز هنری باشد نه یک مغازهٔ نقشه‌فروشی

یادم می‌آید وقتی که سی‌وچند سال پیش که برای اولین بار وارد دانشکده شده بودم تابلویی به این مضمون توجهم را جلب کرد: «شما که می‌خواهید معماری را شروع کرده و بعد از چند سال دیپلمه شوید بدانید که زندگی مردم در نوک قلم شماست». خیلی‌ها وقتی که دیپلم {=مدرک فارغ‌التحصیلی}...