استنلی تایگرمن: ساختن یک بنای بد واقعاً دشوار است، ساختن یک بنای خوب فقط کمی دشوارتر است

چون من معمارم، آدمی خوش‌بین هستم. ساختن {یک بنا} یعنی ساختن {و مقاومت کردن} در برابر سکون و در برابر چیزهایی که شما را پس می‌زند؛ مقررات، کمیسیون‌ها، عرصه‌های آزاد. ساختن یک بنای مزخرف واقعاً دشوار است، ساختن یک بنای خوب فقط کمی دشوارتر است. تمایل {ما آدم‌ها} به این...

اودیل دک: از کار کردن بر روی پروژه‌ای که شبیهش را هیچ‌وقت تجربه نکرده‌ام بیشترین لذت را می‌برم

هدف من این است که کارفرماهایم استعدادهایی تازه را کشف کنند. امیدوارم که این مسیر به سود اقتصادی هم منجر شود، اما واقعاً هیچ‌چیز معلوم نیست. این همان خطر کردنی است که از آن سخن می‌گویم. این راه و روش من برای کشف معماری است؛ من همیشه به کارفرماهای خود گوش می‌دهم، اما...

ریکاردو بوفیل: لوکوربوزیه همان معماری بود که شهر را کشت

من همیشه گفته‌ام که لوکوربوزیه همان معماری بود که شهر را کشت. او تاریخ را کاملا نادیده گرفت. او از شهر متنفر بود. او می‌خواست شهر را تقسیم و به قلمروهایی برای زندگی، کار، تجارت و غیره تجزیه کند. او به شهر و بناها همچون ماشین می‌اندیشید. اما دیدگاه من همیشه برعکس او...