چه ما مخالف مدرنیته باشیم و چه نباشیم، چه علاقه به سنتهایمان داشته باشیم و چه نه، نحوه زندگیای داریم که نمیتوانیم از آن فرار کنیم. ما شهرهای بزرگی داریم، ما از اتومبیل استفاده میکنیم، ما به بیمارستان نیاز داریم، ایستگاه راهآهن و فرودگاه و لولهکشی آب میخواهیم. اینکه بهخاطر سنت از این نیازها صرفنظر کنید، اصلا خارج از بحث منطقی و عقلانی است. بنابراین شما کجا میتوانید هویت جدیدی که با واردشدن بسیاری از پدیدههای تازه لازم دارید را تجربه کنید؟ آنجا که به تعامل فرهنگی معتقد باشید. سیحون خوشبختانه در دورهای بود که با قدرت خلاقیت بالا، از این تعامل فرهنگی سود بسیار جست. همه کسانی که از سیحون سخن میگویند تکرار میکنند او عاشق ایران بود ولی اگر دقت کنید سیحون بهطور کامل یک معمار مدرن هم بود. چطور این دو با هم سازگار شد؟ فقط در تعامل فرهنگی میتوانست جوش بخورد. در نتیجه سیحون بزرگترین نقشش این بود که ما را با آرامش تمام به طرف آن زندگیای که نمیتوانستیم از آن احتراز کنیم، سوق داد. برای مثال مقبره ابنسینا را نگاه کنید. آنهایی که هویت را با تقابل فرهنگی و غیریت ترجمه میکنند، شاید فقط میل گنبد قابوس را ببینند، اما آنهایی که از منظر تعامل فرهنگی به آن مینگرند، آن پلتفرم و مصطبه و جایی که برج روی آن نشسته را نیز میبینند. یک گوشه چشم به معماری مصری دارد، یک گوشه چشم به پنجرههای کلاسیک یونان و بهقدری با دقت این تعامل فرهنگی صورت گرفته که به گمان من یکی از کارهای مهم و قابل تحسین وی است. این اولین بار بوده که معماری توانسته با ظرافت خاصی تعامل فرهنگی را ایجاد کند. هیچ احترازی نداشته تا اگر از هر گوشه دنیا فکری به نظرش میآید، از آن بهره ببرد و در یک آمیزش هنرمندانه شکل جدیدی خلق کند. دوام ما در معماری به خلق جدید است. به تقلید قدیم نیست. (در گفتگو با روزنامهٔ شرق، سال 1394)
حسین شیخ زینالدین: دوام ما در معماری به خلق جدید است، به تقلید قدیم نیست
مه 21, 2017 | حسین شیخ زینالدین | 2 نطرات
سلام. بله خداوند علاوه بر خلقت قدیم ، یک خلقت جدید و عرفانی داره و هر دم تکرار میشه و در قران و آثار عرفای بزرگ مثل ابن عربی مشاهده کرد. کتاب آفرینش عرفانی نوشته استاد علی اکبر خانجانی هم در این مورد هست پیشنهاد میکنم حتما از سایتش khanjany.org دانلود کنید و بخونید. چند خطش رو باهم بخونیم.
بسم الله الاعرف الخالقين
۱- خداوند خالق را دو خلقت است قدیم و جدید . خلقت قدیم همان خلقت تکوینی و ازلی و ابداعی است از عدم و به آنی از قلمرو لامکانی و بی زمانی . مثل داستان خلقت آدم و سجده ملائک و انکار ابلیس در قرآن کریم . ولی خلقت جدید که مختص انسان است خلقت عرفانی است که واقعه بازیافت وجود است و جریان به خودآئی انسان است که از نزدیکی آدمی به درخت ممنوعه در بهشت آغاز می شود و آن آغاز نبوت است که با خبر شدن انسان از خویشتن است که شروع به خودآئی میباشد و فراق و رنج و تنهایی.
۲ـ خلقت جدید که به زعم قرآن کریم مورد انکار و شک اکثر مردمان است عرصه خلاق شدن اسمای الهی از ذات انسان است که در خلقت ازلی در او نهاده شده بود. پس . خلقت جدید به معنای پیدایش خالق از مخلوق است از طریق ظهور و بروز اسمای الهی از وجود آدمی در عالم خاک و این همان مقصود خداوند از خلقت جهان است که دوست می داشت که خود را معرفی کند و این عرفات از آخرین و کاملترین مخلوقش یعنی آدمی رخ می نماید.
۳- این خلقت جدید یا عرفانی با شهادت و یاری خود انسان ممکن میشود که انسان را شاهد بر خلقش قرار داده است و در این شهادت یاری او را میخواهد و این واقعه دوستی (ولایت ) بین انسان و خداوند است و حاصل این شهادت و نصرت همان اولیای الهی در تاریخ جهان هستند که محل ظهور اسمای الهی می باشند در درجات تجلی و کمال و این همان چیزی است که عرفان اسلامی نامیده می شود که مقصود خداوند از خلقت و دین اوست.
بخشی از کتاب خلق جدید (کتاب آفرینش عرفانی)، نوشته استاد علی اکبر خانجانی
بسم الله الاعرف الخالقين
۱- خداوند خالق را دو خلقت است قدیم و جدید . خلقت قدیم همان خلقت تکوینی و ازلی و ابداعی است از عدم و به آنی از قلمرو لامکانی و بی زمانی . مثل داستان خلقت آدم و سجده ملائک و انکار ابلیس در قرآن کریم . ولی خلقت جدید که مختص انسان است خلقت عرفانی است که واقعه بازیافت وجود است و جریان به خودآئی انسان است که از نزدیکی آدمی به درخت ممنوعه در بهشت آغاز می شود و آن آغاز نبوت است که با خبر شدن انسان از خویشتن است که شروع به خودآئی میباشد و فراق و رنج و تنهایی.
۲ـ خلقت جدید که به زعم قرآن کریم مورد انکار و شک اکثر مردمان است عرصه خلاق شدن اسمای الهی از ذات انسان است که در خلقت ازلی در او نهاده شده بود. پس . خلقت جدید به معنای پیدایش خالق از مخلوق است از طریق ظهور و بروز اسمای الهی از وجود آدمی در عالم خاک و این همان مقصود خداوند از خلقت جهان است که دوست می داشت که خود را معرفی کند و این عرفات از آخرین و کاملترین مخلوقش یعنی آدمی رخ می نماید.
۳- این خلقت جدید یا عرفانی با شهادت و یاری خود انسان ممکن میشود که انسان را شاهد بر خلقش قرار داده است و در این شهادت یاری او را میخواهد و این واقعه دوستی (ولایت ) بین انسان و خداوند است و حاصل این شهادت و نصرت همان اولیای الهی در تاریخ جهان هستند که محل ظهور اسمای الهی می باشند در درجات تجلی و کمال و این همان چیزی است که عرفان اسلامی نامیده می شود که مقصود خداوند از خلقت و دین اوست.