بروس گیلدن: خیلی وقت‌ها مردم نمی‌خواهند ببینند در دنیا چه خبر است

من خودم را یک روزنامه‌نگار نمی‌دانم. عکس‌های من برای دیده شدن در نمایشگاه‌ها و بر روی دیوارها خلق شده‌اند. آن‌ها بر روی دیوار زیبا به نظر می‌رسند، و در عین حال سوژه‌ای را به تصویر می‌کشند که ممکن است برای برخی افراد سنگین و دشوار باشد. این یک جور تناقض است، چون خیلی...

ارو سارینن: مردم واقعاً نگاه نمی‌کنند؛ بیشتر مردم کورند

ارزش معماری {برابر} تأثیری است که بر انسان‌ها می‌گذارد. حالا، اگر با بیان چیزهای مختلف {در یک اثر}، چه چیزهای متناقض و چه چیزهای گیج‌کننده، تأثیر خود را هدر دهید، آنگاه معماری قدرتش را از دست می‌دهد. همچنین، من فکر می‌کنم باید {ایده‌ی خود را در معماری} به شکلی...

دیوید هاکنی: بیشتر مردم فکر می‌کردند که عکاسی حد نهایی نمایش واقعیت است، اما من مطمئنم که اینطور نیست

بیشتر مردم فکر می‌کردند که عکاسی حد نهایی نمایش واقعیت است. اینطور فکر نمی‌کردند؟ مردم فکر می‌کردند همین است، این پایان {تلاش برای نمایش واقعیت} است. اینطور نیست. و من خیلی مطمئنم که اینطور نیست. اما تعداد بسیاری از آدم‌ها آنطور که من فکر می‌کنم فکر نمی‌کنند. منظور من...

اولی شیرن: معماری ممتاز داستانی را روایت می‌کند

وقتی بنایی را طراحی می‌کنم، به داستان‌ها فکر می‌کنم، داستان‌هایی که بعضی از آنها ممکن است درون بنا رخ دهد و برخی از آنها پیرامون آن. به نوع نقشی که بنا در داستان شهر بازی خواهد کرد و خاطره‌ای که پشت‌سر باقی خواهد گذاشت می‌اندیشم. مردم در آن بنا زندگی و کار می‌کنند....

پیتر آیزنمن: «معماری واقعی» فقط در ترسیم‌ها وجود دارد. «ساختمان واقعی» بیرونِ ترسیم‌ها وجود دارد

«معماری واقعی» فقط در ترسیم‌ها وجود دارد. «ساختمان واقعی» بیرونِ ترسیم‌ها وجود دارد. تفاوت اینجاست که «معماری» و «ساختمان» یکی نیستند. {…} مانفردو تافوری یک بار حرف بسیار مهمی به من زد. او گفت: «پیتر، اگر چیزی نسازی هیچ‌کس ایده‌هایت را جدی نخواهد گرفت. تو ناچاری...

بالکریشنا دوشی: اثر معماری یک فراورده نیست. فرایندی است که چیزها در آن رخ می‌دهد

زمانی که من دانشکدهٔ معماری {اس ای پی تی} را تأسیس کردم، دانشجویان معماری را به محل {ساخت} بناها بردم و به آنها گفتم که هر آن چه شما انجام دهید در معرض تغییر و اصلاح {توسط مردم} است، بنابراین معماری تبدیل می‌شود به توسعه‌ای برای زندگی و زیست {مردم}. در هند، وقتی...

سو فوجیموتو: برای معماری مردم از هر چیزی مهم‌ترند

از این که بنای خانهٔ موسیقی مجارستان مورد استقبال {مردم} قرار گرفت بسیار خرسندم. {…} من از آگاهی بیشتر راجع به برنامه‌ها و این حقیقت که مردم برای گذراندن وقت از بوداپست به اینجا می‌آیند هیجان‌زده شدم؛ چرا که برای معماری مردم مهم‌ترین چیز هستند. ما تلاش کردیم که...

رنتسو پیانو: بناها همچون فرزندان معماران‌اند؛ ما مشتاقیم که فرزندانمان خوشحال باشند و خدا را شکر بیشتر بناهای من زندگی‌ای شاد داشته‌اند

بناها همچون فرزندان {معماران} هستند؛ شما {هم مثل هر پدر و مادری} بسیار مشتاقید که بچه‌هایتان خوشحال باشند. برخی از آنها زندگی‌ای شاد دارند و برخی از آنها ندارند، و در حالت دوم رنج می‌برید. خدا را شکر بیشتر بناهای من زندگی‌ای شاد داشته‌اند؛ برخی اوقات زندگی سختی {برای...

هادی ندیمی: یزد همچون حافظ است؛ حافظی به شکل و شمایل معماری

من از بعضی از شماها یزدی‌ترم. و عقیده دارم بروز مسلمانی، بافت یزد است. این ارزش‌های مانا و ماندگار گذشته است. فقط تاریخی نیست؛ که تاریخ هم هست. اما متعلق به همین امروز است. بازگشت به خانه‌سازی با این روش در بسیاری از کشورها آغاز شده. در دنیا به دو وجه اقتصادی و تاریخی...

ژان لویی کوئن: واضح است که سوء تفاهمی اساسی میان معماران و ساکنان بناها وجود دارد

واضح است که در فرانسه (و شاید در کل دنیا) سوء تفاهمی اساسی میان معماران و ساکنان بناها وجود دارد. معماران معتقدند که ساکنان صلاحیتی {برای نظر دادن راجع به معماری} ندارند و معتقدند که معماران بهتر می‌دانند که مردم باید چگونه زندگی کنند. از سوی دیگر، ساکنان بنا فکر...

هانیبال الخاص: یکی از بدبختی‌های هنر از روزگاران دور همین بوده که تنها در زمان رفاه به آن پرداخته شده است

یکی از بدبختی‌های هنر از روزگاران دور همین بوده که تنها در زمان رفاه به آن پرداخته شده است. برای مثال در ایتالیا، «مدیچی‌ها» که افراد پولدار و هنردوستی بودند با صرف هزینه و بودجه‌های هنگفت برای رافائل‌ها و میکل‌آنژها دوره‌ای پرفروغ را در خلق آثار هنری به وجود آوردند....

سید محسن حبیبی: اگر نسل ما نتواند خاطرهٔ جمعی تولید کند و خاطره‌های قبلی را هم از بین ببرد، نسل بعد نسلی بی‌خاطره و بی‌ریشه خواهد بود

متأسفانه این تصور در جامعه وجود دارد که نهاد یا سازمان خاصی مسئول نگهداری آثار یادمانی است. در واقع یکی از گرفتاری‌های ما در صد سال اخیر –یعنی از وقتی تجددطلب شدیم- این بوده است که مردم همیشه از خود سلب مسئولیت کرده‌اند. همیشه مسئولیت خود را به دولت و یا گروهی خاص...

رم کولهاس: آنچه دیکانستراکتیویسم تولید کرده بدترین پاسخی است که می‌توان به این پرسش داد: «حرفهٔ معماری در این لحظه چه کاری باید انجام دهد؟»

تشکیک من در مورد دیکانستراکتیویست‌ها مبتنی بر پیش‌فرض آنهاست؛ همین قیاس خام و پیش پا افتادهٔ {آنها} میان یک هندسهٔ ظاهراً نامنظم با جهانی متلاشی شده یا جهانی که ارزش‌ها در آن دیگر به شیوه‌ای ثابت پابرجا نیست. این {قیاس} به طرز ناامیدکننده‌ای بصری، ترکیبی و بنابراین...

آنوپاما کوندو: تنها راه مقابله با تغییرات اقلیمی ایجاد راه حل‌هایی غیرمتمرکز و زمینه‌ای با در نظر گرفتن اقلیم، فرهنگ و مردم است

وقتی نوبت به مبارزه با تغییرات اقلیمی می‌رسد، احساس می‌کنم که شهرهای جهانِ جنوب {=اصطلاحی جایگزین برای کشورهای درحال توسعه} دارای یک مزیت‌اند، چون ما {در مقایسه با غربی‌ها} با منابع بسیار کمتری زندگی کنیم. ما هنوز با الگوهای مصرفِ استانداردِ غربی‌ها خراب نشده‌ایم....

کوین روچ: آسان است که فراموش کنیم بناها را برای مردم می‌سازیم و سخت است که به یاد داشته باشیم مردم صرفاً عدد نیستند

متکبرانه است که معماری را به سوی اثر هنری بودن میل دهیم بدون این که ماهیت آن را به طور کامل درک کنیم، و خطرناک است که این همه راجع به هنر حرف بزنیم مبادا آن را با مُد اشتباه بگیریم. هنر به سختی به دست می‌آید. هنر محصول تأمل عمیق راجع به ماهیت چیزهاست؛ نه محصول مقبولیت...

منوچهر مزینی: تا زمانی که بانکداران، بساز و بفروش‌ها، و دلالان دست‌اندرکارند، رابطهٔ معماری با مردم ضعیف و بی‌اثر باقی می‌ماند

در یک جا معماری به صورت نیاز مبرم مردم درمی‌آید. شاید در همینجا و بیشتر از همه‌جا معماری بتواند رابطه‌ای مسئولانه با مردم ایجاد کند و آن نیاز مردم به مسکن، به سرپناه، به جایی که ادامهٔ زندگی آنها را میسر سازد. با افزایش روزافزون جمعیت، میلیون‌ها جوانی که به سن ازدواج...

مایکل کیملمن: شهرهای حقیقتاً تاب‌آور باید از جنبه‌های اقتصادی و اجتماعی تاب‌آور باشند؛ تاب‌آوری فقط مربوط به مسائل زیست‌محیطی نیست

به نظر من شهرهای حقیقتاً تاب‌آور باید از جنبه‌های اقتصادی و اجتماعی تاب‌آور باشند. تاب‌آوری نمی‌تواند فقط دربارهٔ نگرانی‌های زیست‌محیطی باشد، چرا که در آخر همهٔ اینها به هم ربط دارد. بنابراین شهر تاب‌آور برای من شهری است که به حد کافی عادلانه باشد تا مردمی با سطوح...

اولی شیرن: معماری هیچ‌گاه نباید بیش از اندازه تجویزگر باشد، از این حیث که به شما بگوید چه کار کنید

به یک معنا، وقتی مردم {از یک بنا} به اندازهٔ کافی الهام گرفته باشند که داستان خود را از آن خلق کنند، بهترین اتفاقی که می‌تواند {رخ دهد} رخ داده است. منظور این نیست که آنها مجبور باشند داستان {تحمیل شده از طرف} شما را زندگی کنند، {چرا که} به نظر من در این صورت {داستان...

چتیل تورسن: مردم عنصر پویای معماری هستند؛ اثر معماری یک‌سره وابسته به این است که آدم‌ها در کجای آن قرار دارند

فکر می‌کنم وقتی که موفق شویم مالکیت عمومی ایجاد کنیم، {نتیجه} بهترین کار خواهد بود. {علاوه بر کتابخانهٔ اسکندریه} بنای اپرای ملی نروژ و خانهٔ باله در اسلو نیز مثال‌های درخوری هستند. {مالکیت عمومی} آستانه را برای حرکت مردم به درون یک چیز پایین می‌آورد و آن چیز را متعلق...

بهرام شیردل: کار ما این نیست که از طرح زها حدید خوشمان بیاید و آن را تکرار کنیم. کار ما این است که با فضایی که طراحی می‌کنیم به مردم احترام بگذاریم

هنر معمار این است که فضایی بسازد که یک تأثیر فرهنگی بگذارد، شما دارید برای این مردم طراحی می‌کنید باید این مسائل را در نظر بگیرید. یکی از مسائل مهم این است که شما برای چه کسی طراحی می‌کنید. {…} معمار قرار نیست برای آسفالت خیابان طراحی کند، یعنی مخاطب شما آسفالت...